یکشنبه، 04 اسفند 1398 - 09:19

گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری!

سه ضلع شکسته از مثلث وصلت‌های ناهمسان

دیرگاهی است موضوعات مبهم ازدواج‌های سفید و صوری، صیغه‌های کوتاه مدت، رابطه‌هایی با عناوین پرستو بودن و موارد متناوب و مشابه این چنینی با بازار داغ و جنجالی از سوی صاحبان مسند و خواص جامعه تا مردم عام و در بطن اجتماع روبرو شده و هرازگاهی هم در یکی از سازمان‌ها یا شرکت‌ها، نام پرستو یا صیغه‌نامه دخترجوانی با یکی از صاحبان مسند در جامعه شنیده می‌شود که به نوع خود با بازخوردهای متناوب و متعددی در سیکلِ تسلسل ادامه پیدا می‌کند.

کرج - امید بانوان؛ الهام آمرکاشی؛ «بعضی دختران جوان به عقد مستمری‌بگیرانی که سن بالایی دارند و احتمال فوت‌شان زیاد است، درمی‌آیند تا پس از فوت آن فرد، موفق به دریافت مستمری سازمان شوند!» خبری قابل تأمل و تأسف که در هفته‌های پایانی خردادماه به صورت رندوم در یکایک رسانه‌های مجازی و حقیقی مکتوب شد و با تفسیر و تبیین‌های متناسب و نامتناسبی برخورد کرد.

دیرگاهی است موضوعات مبهم ازدواج‌های سفید و صوری، صیغه‌های کوتاه مدت، رابطه‌هایی با عناوین پرستو بودن و موارد متناوب و مشابه این چنینی با بازار داغ و جنجالی از سوی صاحبان مسند و خواص جامعه تا مردم عام و در بطن اجتماع روبرو شده و هرازگاهی هم در یکی از سازمان‌ها یا شرکت‌ها، نام پرستو یا صیغه‌نامه دخترجوانی با یکی از صاحبان مسند در جامعه شنیده می‌شود که به نوع خود با بازخوردهای متناوب و متعددی در سیکلِ تسلسل ادامه پیدا می‌کند.

اما آنچه جدا از پرستوهایی که با نیات مشخص به بام افراد میانسالِ صاحب کرسیِ جامعه لانه می‌کنند، دخترانی وجود دارند که در چرخه‌ای معیوب‌تر از ازدواج کودک همسری‌ها، با پیرمردان مستمری بگیری ازدواج می‌کنند که صاحب مستمری پیرمرد بعد از مرگ وی شوند! اولین تأسفی که تجسم می‌شود، ترسیم شکل اقتصادیِ دختر جوانی است که برای رتق و فتق امور زندگی تن به چنین خواسته‌ای می‌دهد.

تصور این امر برای دخترانی که  تا حد میانه‌ای از تعادل اقتصادی خانواده بهره‌مند هستند، موحش و غیرقابل درک است و در آمار میدانی، برآورد کلی در این قضیه در درجه ابتدایی، فقر اقتصادی عنوان می‌گردد که اجبار به این ازدواج را ممکن کرده است.

ذکر این مطالب و زاویه‌گیریِ یکایک افراد جامعه با توجه به خلق و خو و روحیات فردی و آرمان‌گرایی‌های متعدد اجتماعی در حالی از سوی یکایک اقشارجامعه با بازخوردهای متنوعی مطرح می‌شود که محمدحسن زدا- سرپرست سازمان تامین‌اجتماعی در اینستاگرامش دراین‌باره نوشت: «چندسالی است سازمان تأمین‌اجتماعی با پدیده طلاق صوری برای برقراری مستمری فرزندان آنانی که پدرشان بیمه شده یا مستمری‌بگیر سازمان است، روبه‌روست و در کنار آن مسأله ازدواج بعضی دختران جوان که به عقد مستمری‌بگیران درمی‌آیند تا بعد از فوت فرد موفق به دریافت مستمری سازمان شوند را هم داریم.» سرپرست سازمان تأمین‌اجتماعی این موارد را مفسده دانسته و نوشته است: «در این موارد موضوع فقط به دریافت مستمری ختم نمی‌شود، بلکه مفسده‌ها و مشکلات فراوان بعدی برای خانواده‌ها به‌ویژه آن زنان طلاق‌گرفته و دختران ازدواج‌کرده پیش می‌آید که در این زمینه‌ها باید نهاد‌ها و افراد مسئول، خانواده‌ها را آگاه کرده و اطلاعات لازم را ارائه دهند.»

آنچه در این میان با رجعت به صحبت‌های زدا، نگران کننده است و احتیاج به روشنگری دارد، تمییزِ این اصل است: پیش از آگاه کردن سازمان بهزیستی و ارائه اطلاعات به این سازمان؛ درجه بندی و تفکیک معقول و مبرهنی از طلاق های صوری با ازدواج دختران جوان و مستمری بگیران صورت بگیرد که یادآور ضرب المثلِ "گنه کرد در بلخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری"! نباشد.

هم راستا قرار دادن این دومقوله در کناریکدیگر، جدای از ظهور تشتت گفتمان هایی نامعقول، به مسیری منتج می شود که افرادی که جهت اخاذی از بهزیستی، طلاق های صوری را مدنظر قرار می‌دهند با افرادی که به دلایل متعدد فرهنگی- اقتصادی راضی به ازدواج با مستمری بگیرانی می‌شوند که پرستار بودن این افراد هم در نوبه خود، کار طاقت‌فرسایی است؛ در یک کفه ترازو بنشینند و به عنوان مفسده معرفی شوند.

و بلاشک بیان این مهم ضروری است:  اگرچه اینگونه ازدواج ها در بستر عرف جامعه مذموم تلقی می شود اما در صورتی که دوضلع ازدواج بر پایه رضایت دوطرفین شکل بگیرد ضلع سوم که سازمان بهزیستی وجود دارد ادعای این امر که سوء ظن و یا مفسده ای در این میان مستتر است امری غیراخلاقی جلوه گری می‌کند که قضاوت ناآگاهانه ای را به دوش می‌کشد!

الزام بازگشایی و چرایی این موضوع حیاتی است: اقتصاد و جیب پر داشتن به هربهایی، دغدغه جوانان است یا گستره فقر اقتصادی- فرهنگی در حال افزایش است!

اگرچه به گفته زهره ارزنی- وکیل خانواده، "ازدواج دختران جوان با مردان مسن مقوله‌ای مختص امروز و دیروز نیست و همیشه جامعه با انحای مختلف با آن درگیر بوده و حالا با اشاره سازمان تأمین اجتماعی به آن، توجه جامعه به آن معطوف شده است"؛ اما جامعه حاضر، ضرورت بازگشایی این موضوع را می‌طلبد: چه عواملی باعث برهم زدنِ تعادلِ هم‎کفوی و همسانی دو طرفِ ازدواج می‌شود و راه برون رفت از این معضل عدیده چیست؟  ارائه پاسخ و راه‌حلی مناسب، متناسبِ شرایط کنونی جامعه یکی از موارد قابل توجهی است که در گذر زمان و افزایش آسیب‌های متعدد اجتماعی به فراموشی سپرده نشود که به ضرس قاطع، روانشناسی و واکاویِ این مسئله از سوی صاحبان فعال جامعه شناسی می‌تواند پنجره گشوده‌ای برای فرهنگ‌سازی در جهت کاهش این امر و جلوگیری از آسیب‌های اجتماعیِ نوظهور شود.

Elhamamerkashi@ymail.com

 

 

کدخبر: 1697

روزنامه‌نگار: الهام آمرکاشی


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
امید بانوان
System Advertise