آرشیو، 3 خرداد 1394 - 19:14

در آستانه رنج به تغییرات سازنده بیاندیشیم

هر انسانی در زندگی تمایل به تغییر دارد و هر چقدر میل به پیشرفت زیادتر باشد فرد نیاز به تغییر درونی و محیطی را بیشتر حس می‌کند. ریتم این تغییرات نیز مثل تمام اتفاقات هستی متفاوت است. تغییر میسر نیست مگر این که فرد برای تغییر به آن نیاز درونی یا به اصطلاح «آستانه رنج» رسیده باشد. باب گشایش این یادداشت نیز به این اصل متمرکز شده است که چگونه می‌توانیم تغییرات مثبتی در خود و جامعه اطراف خود ایجاد کنیم که ابتدا به جایگاه بهتری برسیم و بعد این جایگاه را با ثبات حفظ کنیم.

کرج - امید بانوان؛ فکر تغییر، بذری است که از تاریک‌ترین نقطه درون شروع به رشد و بالندگی می‌کند. ذهنی می‌تواند آماده تغییر باشد که از تمام شرایط کنونی خسته شده باشد و از درون به این باور رسیده باشد که باید از جایی قدم برداشت و از وضع موجود به سوی وضع مطلوب حرکتی درونی و روحانی را آغاز کرد. تغییر بیش از آن که یک پروسه بیرونی یا جمعی باشد امری درونی و فردی است که تأثیرات آن سبب ایجاد نوعی سینرژی و تغییر همگانی در اطرافیان  مایل به تغییر خواهد شد. با این نگاه می‌توان به اصل تغییر به عنوان نوعی خودشناسی و رشد فردی نیز نگریست. رشد و تغییری که آهسته آهسته باعث تغییرات مثبت در جامعه نیز خواهد شد.

مهمترین اصل تغییر را پس از آستانه رنج می‌توان در انگیزه لازم دانست. ممکن است فردی به نقطه اوج نارضایتی از شرایط فردی یا اجتماعی رسیده باشد ولی چون انگیزه کافی برای ایجاد تغییرات را ندارد فقط در برزخ روحی و عاطفی سرگردان می‌ماند که نه توان برگشت به شرایط قبل یعنی عدم آگاهی و بی‌خیالی را دارد و نه یارای عبور از این مرحله و آغاز تغییرات را دارد. برای ایجاد تغییر فرد باید از لذت پیله امن اکنون خارج شود و به سوی دنیای جدید بال بگشاید و این امکان ندارد مگر این که فرد در خود به این باور درونی رسیده باشد که تغییر امری محال نیست و فقط شرایطی دارد که باید به آنها واقف بود. شرایطی مثل صبر و بردباری، تعهد نسبت به تصمیم در تغییر، گذر زمان، تداوم در حفظ انگیزه و از همه مهمتر داشتن روحیه انتقادپذیری.

در بسیاری از موارد ما تغییرات بزرگی را در زندگی خواهان هستیم ولی فکر می‌کنیم این تغییرات را باید با همان حجم و اندازه به یکباره بدست بیاوریم؛ در حالی که در دل هر تغییر بزرگی تغییرات کوچکی نهفته است که اتفاقا کلید اصلی برای رسیدن به تغییر بزرگ است. به عنوان مثال برای ایده‌ای مثل کاهش وزن یک شبه نمی‌توان به سایز و وزن دلخواه رسید بلکه باید ذره‌ذره، سانت یه سانت وزن و سایز کم کرد. همانطور که این گرم‌ها در کاهش ده کیلویی مهم است ولی آنچنان به چشم نمی‌آید، تغییرات کوچک برای ایده‌های بزرگی مثل تغییر در باورهای اجتماعی یک فرد و متعاقبا یک جامعه نیز منوط به تغییرات اندک اندک فردی و جمعی است که شاید به این آسانی به چشم نیاید.

انسان وقتی به این باور رسید که لیاقت شرایطی بهتر از وضعیت موجود را دارد، وقتی به این باور رسید که در سایه تلاش و ایمان به توانمندی‌های خود می‌تواند به اهداف و رؤیاهای خود برسد، به راحتی تعادل‌ها را به هم می‌زند، تن به طوفان چالش‌ها می‌دهد و بهای تغییرات را می‌پذیرد. افق دید این فرد چشم‌اندازی وسیع‌تر را دربرمی‌گیرد و فقط به لحظه فتح قله متمرکز نمی‌شود بلکه از همین ابتدا که پای دامنه امن کوه تغییرات ایستاده تمام سنگ‌‌ها و صخره‌ها؛ موانع و مشکلات را ملموس درک می‌کند و با این یقین که با برداشتن اولین گام، در راهی پا می‌گذارد که شاید بازگشتی برای آن نیست؛ هر لحظه ممکن است دچار لغزش شود آنقدر برای رسیدن به قله انگیزه و تعهد دارد که با هر سنگریزه‌ای که از زیر پایش در می‌رود از هدف اصلی دور نمی‌شود و دست از تلاش بر نمی‌دارد.

 

کدخبر: 27


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
اللهم عجل لولیک الفرج
امید بانوان
System Advertise