سه‌شنبه، 09 آذر 1400 - 10:00

نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد

میکروکتاب صوتی نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد یا چطور با مسائل اعصاب خوردکن کنار بیاییم، خلاصه کتابی از آلبرت آلیس و آرتور لانگ است که با صدای دادبه دادمهر منتشر شده است.

کتاب خوب- امیدبانوان؛ میکروکتاب‌ها چکیده‌ای از کتاب‌های اصلی هستند که در زمانی حدود ۵۰ دقیقه دانش کامل کتاب را در اختیار شما می‌گذارند و مهمتر اینکه فضای کتاب کامل حفظ شده و لذت مطالعه را از دست نمی‌دهید. میکروکتاب‌ها شامل بخش‌های ثابتی هستند، در ابتدا توضیحاتی در مورد نویسنده وجود دارد چرا که وقتی شما با نویسنده آشنا باشید بهتر با کتاب ارتباط برقرار می‌کنید. در بخش بعدی، توضیحی کلی در مورد کتاب است که شما بتوانید دریک نگاه با مبحث کلی کتاب آشنا شوید و بخش اصلی هم چکیده مفید آن است. 

 

درباره میکروکتاب صوتی نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد 

عصبانی شدن از کارهای دیگران و حرص خوردن گفته‌ها و کارهای آنها بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی هستند که ممکن است هر روز اعصابمان را خرد کنند و باعث  شوند احساس خستگی و افسردگی مضاعف داشته باشیم. 

میکروکتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد یک راهنمای عملی ساده و کاربردی  برای کسانی است که دوست دارند روی خودشان کنترل بیشتری داشته باشند و اعصاب خود را به‌خاطر کارها و رفتار ناشایست دیگران به‌هم نریزند. در واقع در این میکروکتاب می‌شنوید که عامل تمام این ناراحتی‌ها و عصبانیت‌ها درون خود شماست و قادر هستید مانع همه آنها شوید

تمرین‌های این کتاب بسیار ساده هستند و همه می‌توانند آنها را اجرا کنند. این اثر ، بسیار موفق بوده و توانسته زندگی انسان‌های زیادی را متحول کند. 

 

درباره نویسندگان کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد

 آلبرت الیس روانشناس و روان‌درمانگر مشهور و موسس نهاد آلبرت الیس در آمریکا بود. او در دوران حیاتش کتاب‌ها و مقالات زیادی نوشت و تحول اساسی در علم روانشناسی ایجاد کرد.

 آلیس توانست روان‌درمانگری مدرن را متحول کند و عنوان دومین روان‌درمانگر تاثیرگذار تاریخ را بدست آورد.

 آلبرت الیس در ۹۳ سالگی از دنیا رفت، اما آثارش به زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده‌اند و همچنان درمانگر روان آسیب دیده انسان‌ها هستند.

 آرتور لانگ نویسنده آمریکایی است که در حوزه روانشناسی فعالیت کرده و کتاب‌های مختلفی نوشته است. او  با آلبرت آلیس در نوشتن کتاب همکاری کرده است.

 

شنیدن میکروکتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به کتاب‌های موفقیت و توسعه فردی مخاطبان این کتاب‌اند.

 

بخشی از میکروکتاب صوتی نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد 

برای اینکه افکارتان را تغییر دهید، نیاز به تعهد، آگاهی و تمرین مستمر دارید. تعهد یک نگرش است که به شما کمک می‌کند تا مسئولیت‌پذیر باشید، روش فکر خود را تغییر دهید و برای آن زمان بگذارید.

قدم اول: وقتی در نقطه C هستید از خودتان بپرسید که چرا در این موقعیت احساس نامناسبی دارم و عملکرد بدی از خودم نشان می‌دهم؟ به خصوص دنبال اضطراب، خشم، افسردگی، احساس گناه، ناراحتی، حسادت، خشم و دشمنی بگردید.

قدم دوم: در نقطه B از خودتان بپرسید که در این مورد به خصوص چه فکری می‌کنم که باعث ناراحتی‌ام شده است؟ باید در جستجوی وحشتناک‌انگاری، بایدسازی و دلیل‌تراشی باشید.

قدم سوم: از خودتان بپرسید که چطور می‌توانم تفکر نامعقولم را زیر علامت سوال ببرم؟ می‌توانید این سوالات را بپرسید «آیا باید ... داشته باشم؟ آیا نیازم دارم که او ...؟، آیا آن‌ها باید ... باشند؟» مهم است که همه چیز را بپذیرید و آنها را اغراق‌آمیز جلوه ندهید.

قدم چهارم: از خودتان بپرسید که چه ترجیحات واقع‌بینانه‌ای را می‌توانم جایگزین وحشتناک‌انگاری، بایدسازی و دلیل‌تراشی کنم؟ می‌توانید از این سوالات استفاده کنید «من می‌خواهم...، من تمایل دارم...، من ترجیح می‌دهم...، بهتر خواهد بود اگر....» زمانی که از ترجیحات استفاده می‌کنید خیلی راحت‌تر می‌توانید از میزان اضطراب، خشم، حالت دفاعی، افسردگی و احساس گناه خود در موقعیت‌های مختلف بکاهید.

یادتان باشد که شاید این روش‌ها طولانی به نظر برسند، اما می‌توانید همه آن‌ها را در مدت زمان کوتاهی انجام دهید و حتی در همان دفعه اول احساس خوبی به دست بیاورید.

فکر نکنید که در دنیا فقط شما هستید که واکنش‌های افراطی از خودتان نشان می‌دهید. ما که کسی را نمی‌شناسیم که هرگز واکنش‌های افراطی از خودش نشان نداده باشد. اما مهم نیست که چقدر در عمرتان چنین واکنش‌هایی نشان داده‌اید، همیشه راهی برای بهبود وجود دارد.

گاهی مردم نگران این موضوع هستند که اگر بیش از حد تفکر واقع‌بینانه داشته باشند، همه احساسات‌شان را از دست می‌دهند اما اینگونه نیست. روش‌های ساده‌ای که به آن‌ها اشاره کردیم برای این است که واکنش‌های افراطی شما را کاهش دهند.

ما باور داریم که به جای عصبانی شدن، به خود گرفتن همه چیز و در نهایت زخم معده گرفتن، راه دیگری هم وجود دارد. اگر شما کسی را به خاطر رفتارش تنبیه کنید، «به خصوص اگر حقش باشد» شاید در ابتدا احساس پیروزی داشته باشید، اما این موضوع نمی‌تواند در طولانی مدت چندان موثر باشد. در ادامه یک نمونه از موقعیت‌های واقعی زندگی که می‌توانید این چهار فرآیند را در آن به کار بگیرید، آورده شده است. این نمونه را بخوانید و ببینید آیا می‌توانید برای یک موقعیت مشابه در زندگی خود این چهار فرآیند را طی کنید؟

طلاق: چهار احساس بالقوه

شما در حال طلاق گرفتن هستید و این تجربه واقعا دشوار و دردناک است. به نظر می‌رسد که انتخاب درستی است، اما شما معمولا احساس ناراحتی می‌کنید.

قدم اول: چطور در این شرایط احساس و عمل می‌کنید؟

شیوه درست احساس و عمل: تأسف، دلسردی و ناراحتی است.

شیوه نادرست احساس و عمل: احساس خشم، اضطراب، افسردگی و احساس گناه بسیار شدید است.

قدم دوم: چه باورهای نامعقولی در ذهن دارم که باعث می‌شوند به شدت احساس خشم، اضطراب و افسردگی کنم؟

الف: باید ببینید که چه فکر نامعقولی در مورد خودتان می‌کنید؟ ممکن است بگویید «خدایا، من چه کار کردم. چهارده سال از زندگی‌ام را از بین بردم. من وظیفه داشتم که همسر خوبی باشم، اما به وظیفه‌ام عمل نکردم. اگر بقیه عمرم را تنها بمانم آن وقت چه می‌شود»؟

ب: در مورد دیگران چه فکر نامعقولی می‌کنید؟ «اگر فرزندمان تحت تاثیر این حادثه قرار بگیرد چه اتفاقی برای بقیه زندگی او می‌افتد؟ اگر نتوانم برای فرزندم نقش پدر و مادر را بازی کنم چه می‌شود؟ من باید بیشتر به فرزندم فکر می‌کردم، اگر او از من متنفر شود چطور می‌توانم ارتباطاتم با او را اصلاح کنم»؟

فکر نامعقول در مورد شوهر: «شوهر سابقم واقعا انسان بدی است، از او متنفر هستم. او به هیچ چیزی اهمیت نمی‌دهد. چطور توانست این کار را با زندگی ما کند».

فکر نامعقول در مورد اقوام: «همه آن‌ها معتقدند که من شکست خورده هستم، دیگر نمی‌خواهم آن‌ها را ببینم. آن‌ها نمی‌خواهند هیچ وقت برای من کاری انجام دهند».

 

کدخبر: 7188


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
اللهم عجل لولیک الفرج
امید بانوان
System Advertise