الهیات فمنیستی- بخش سوم
انتقادهای فمنیسم به آموزههای مسیحیت (جایگاه زن در کتب مقدس)/ قسمت اول: آیات در ارتباط با خلقت انسان
یکی از عمدهترین مباحث الهیات فمنیستی بعد از مباحث خداشناسی، جایگاه زن در کتب مقدس بود. از نظر فمنیستها کتاب مقدس به عنوان مهمترین سند و مرجع الهی مسیحیت تاثیر بسیار مهمی بر تمام عقاید و جایگاههای اجتماعی و مسائل فرهنگی درباره زنان داشته است. فمنیستها در نگاه نقادانهای که به علل جایگاه فرودستی زنان در طول تاریخ داشتند از این حوزه نیز غفلت نکردند و جایگاه زن در کتب مقدس و کلیسا را به نقد کشیدند.
یادداشت- امیدبانوان؛ یکی از عمدهترین مباحث الهیات فمنیستی بعد از مباحث خداشناسی، جایگاه زن در کتب مقدس بود. از نظر فمنیستها کتاب مقدس به عنوان مهمترین سند و مرجع الهی مسیحیت تاثیر بسیار مهمی بر تمام عقاید و جایگاههای اجتماعی و مسائل فرهنگی درباره زنان داشته است. فمنیستها در نگاه نقادانهای که به علل جایگاه فرودستی زنان در طول تاریخ داشتند از این حوزه نیز غفلت نکردند و جایگاه زن در کتب مقدس و کلیسا را به نقد کشیدند.
جایگاه زن در کتب مقدس:
همانطور که اشاره شد کتاب مقدس مهمترین مرجع دینی در دین مسیحیت است و طبيعي است كه الهيدانان فمينيست نسبت به آن حساسيت فراوان داشته باشند. متألهان فمينيست، بر اين امر اتفاقنظر دارند كه تنها كتاب مقدس را نميتوان معيار غايي حجيت براي الهيات در نظر گرفت؛ به اين دليل در كتاب مقدس ميتوان تأثيرات مردسالاری را مشاهده كرد:
اولاً: اين كتاب توسط مردان نوشته شده است.
ثانياً: انديشه حاكم بر آن پدرسالارانه است.
ثالثاً: دستبردها و تحريفاتي در طی قرون گذشته در محتوای آن به عمل آمده است از جمله آن، تغيير بعضی از اسماء و ضمائر مؤنث به اسماء و ضمائر مذكر، كه خود حاکی ار روح زنستیزی در کلیسا دارد.[1]
عمدهترین مطالبی که در کتب مقدس درباره زنان به چشم میخورد میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
1-آیاتی که در ارتباط با خلقت انسان مطرح شده است.
2-آیاتی که به هبوط انسان از عالم بالا به عالم ماده و دلایل این هبوط اشاره دارند.
آیات در ارتباط با خلقت انسان:
در مسیحیت خلقت ادم و حوا در سفر آفرینش و پیدایش در عهد عتیق بیان شده است. از نظر الهیدانان فمنیسم این داستان تاثیر بسیار مهمی در جایگاه اجتماعی و نگاه تحقیرآمیز به زن دارد.
نکته مهمی که در این آیات به چشم میخورد وجود دو دسته آیات متفاوت و متمایز است.
در باب اول سفر پیدایش آیه 27 چنین آمده است:
پس خداوند آدم را به صورت خود آفرید؛ او را به صورت خدا آفرید ایشان ار به نر و ماده آفرید.
از نظر فمنیستها این آیه صراحتا اشاره به خلقت برابر زن و مرد دارد و اینکه زن و مرد هر دو به صورت خداوند خلق شدهاند. مبدا وجودی آفرینش زن و مرد خداوند است و تمایزات جنسیتی در باب خلقت زن و مرد دیده نمیشود. سپس در آیه بعدی میفرماید:
پس خدا آنها را مورد رحمت خود قرار داد و به آنها گفت بارور شوید و زیاد شوید . به زمین فرو آیید و آن را مطیع خود گردانید. بر ماهی و دریا احاطه یابید و بر پرندگان و آسمان و چارپایان و هر آنچه که بر روی زمین میخزد مسلط شوید.
اما در کنار آیاتی که ذکر شد یک سری روایات دیگر در باب دوم سفر پیدایش وجود دارد که در آیات 4تا 24 داستان آفرینش به صورت دیگری ترسیم کرده است. طبق این آیات، خداوند ابتدا آدم(مرد) را خلق کرد و مرد به عنوان انسان اولیه آفریده شد. خداوند بهشت را برای مرد میآفریند تا در آن به همراه درختان زندگی کند و از میوههای آن استفاده نماید فقط به او دستور میدهد که به درخت معرفت خیر و شر نزدیک نشود و چون آدم احساس تنهایی میکند، خداوند او را در خوابی عمیق فرو میبرد و حوا(زن) را از دنده چپ او میآفریند و زن آفریده میشود تا شریک او باشد و آنها با هم ازدواج کنند.
طبق این آیات آفرینش کاملا جنستی میشود و وجود زن فرع وجود مرد شده و در حد وسیلهای برای سرگرمی و آرامش مرد تنزل پیدا میکند. از نظر متالهان فمنیست این نگاه به آفرینش زن در کتب مقدس زمینه اصلی جنس دوم بودن زنان در طول تارخ را فراهم کرده است.
تفاوت این دو دسته آیات درمورد آفرینش، توجه فمنیستهای معتدل را به خود جلب کرد و آیات دسته اول را دلیلی بر حقانیت دین مسیحیت و تحریف جایگاه زنان در کتب مقدس میدانستند و به دنبال احیای جایگاه زنان با توجه به تعالیم ناب و اولیه مسیح برآمدند آنها بیشتر توان و هم و غم خود را صرف نشان دادن تحریف آیات دسته دوم و یا تفسیری که باعث فرودستی زنان نباشد کردند مثلا آیات دسته دوم را سمبلیک و استعاری بیان کردند.
اما از نظر فمنیستهای افراطی آیات دسته دوم دلیل روشنی بر جنسیتزدگی دین مسیحیت و و اثبات چهره تبعیضآمیز و پدرسالار این دین است که باید به صورت کلی انکار شود.
اگر چه که خاستگاه اصلی الهیات فمنیستی دین مسیحیت است اما انتقادهای الهیدانان فمنیسم مسیحی بر فمنیستهای یهودی نیز بی تاثیر نبود و باعث شد برخی از فمنیستهای یهودی آیاتی از تورات درباره زنان را به نقد کشیده و درصدد توضیح و تغییر این رویکردها در دین یهودیت نیز برآیند. به برخی از آموزههای یهودیت درباره زنان اشاره میکنیم:
در بخشی از ادبیات عبری عهد عتیق از مجموعه کتابهای مقدس میخوانیم: «هیچ شرارتی در هیچ جایی به شرارت زنها نمیرسد گناه با یک زن شروع شد و به لطف اوست که همه ما مجبوریم که بمیریم.»
ربیهای یهود سختیهایی که خداوند به خاطر گناه زنان همراه آنها کرده است چنین برمیشمارند:
تحمل بارداری
تحمل درد زایمان
تحمل بزرگ کردن فرزند
اینکه به عنوان گواه و شاهد پذیرفته نمیشوند.[2]
قلب یهود یعنی تورات و تورات یعنی قانون، اما بر طبق تلمود زنان از مطالعه تورات معافند. بعضی از ربیهای یهود به شدت تابع این قاعده اند که «بهتر است کلمات تورات به آتش انداخته شود تا اینکه یک زن از آن بهرهمند شود و هر کس دخترش را تعلیم دهد مانند آن است که وقاحت به او تعلیم داده است.[3]
زنان در جامعه یهودی قدیم به خاطر لعنتهایی که بر آنها تحمیل شده حق شهادت نداشتند زنان در اسرائیل کنونی هم حق شهادت در دادگاه ربیون را ندارند.[4]
ربیون یهود حق شوهر بر داراییهای همسرش را به عنوان یک نتیجه فرعی از مالکیت شوهر بر همسر میداند. تلمود در گیت 62 اینگونه میگوید: «چگونه زن میتواند چیزی از خود داشته باشد در حالیکه او مال شوهرش است؟ هر چیزی در شوهر است برای شوهر است و هرچه با اوست(زن) برای شوهرش است درآمد و هر چه در خیابان ها در می آورد برای شوهر است. متاع در خانه حتی خردههای نان روی میز برای شوهرش است. اگر او مهمانی در خانه کند و به مهمانها غذا دهد از شوهرش دزدی کرده است.»
طبق کتاب مقدس مردان یهودی هر روز باید دعای برکت بخوانند؛ دعای برکت مشتمل بر سه شکر است: شکر برای آنکه خدا مارا یهودی آفرید، شکر برای آنکه خدا مارا مرد خلق کرد نه زن و شکر برای اینکه خدا ما را بیسواد نیافرید.
فمنیستهای یهودی با تشکیک در متون دینی مربوط به فرودستی زنان خواستار بازخوانی این متون به دست زنان هستند به نوعی که زنان همچون انسانهای کامل و برابر با مردان دیده شوند و نیازهای معنوی و روحانیشان همپای مردان در نظر گرفته شود. آنان زنانی همچون هاجر و راحل را از زنانی میدانند که از موقعیت بالایی برخوردار بودند و این نشانگر آن است که نظام اجتماعی بنی اسرائیل برای زنان اهمیت خاصی قائل بوده است و به تدریج نظام مردسالارانه این موقعیت را از زنان سلب کرده است از این رو زنان به دنبال بازیابی جایگاه اصلی خود براساس مبانی دین اصیل هستند.
[1] تاریخ کلیسای کاتولیک-ص 66
[2] لئونارد سویلدر/زن در یهود/115
[3] دنیس آل کارمودی/یهودیت/197
[4] .سویلدر/زن در یهود/139
کدخبر: 7340
نویسنده: زینب تاجیک