چاپ خبر

کتاب خوب- امیدبانوان؛ راه روشن است کتابی انگیزشی در حوزه روان‌شناسی موفقیت است. اوپرا در این کتاب به وجود یک من درونی و گاه ناشناس اما مهم در وجود هر انسانی اشاره دارد که پیوسته نقش وجدان را بازی می‌کند و ما را به سمت راه راست و موفقیت هدایت می‌کند. اگر ما به آن توصیه توجه کنیم، به گفتهٔ نویسنده، راه راست را پیدا می‌کنیم. و اگر نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم ممکن است راه را اشتباه برویم.
وینفری در راه روشن است سؤالاتی مانند زندگی چیست؟ هدف از زندگی چیست؟ چرا ما زندگی می‌کنیم؟ مأموریت و وظیفهٔ ما در زندگی چیست؟ چگونه باید باشیم؟ شخصیت چیست؟ اگر شکست خوردیم چه باید کرد؟ اگر ضعیف بودیم؟ و بسیاری سؤالات از این دست را طرح می‌کند و می‌کوشد پاسخی عملی و تجربه‌شده برای آنها ارائه دهد.
خواندن کتاب راه روشن است را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
همه دوست‌داران کتاب‌های انگیزشی و موفقیت
درباره اوپرا وینفری
خانم اوپرا وینفری متولد ۱۹۵۴ است، یعنی در زمان انتشار این کتاب ۶۵ سال سن داشته است. از امریکاییان افریقایی تبار و اهل ایالت می‌سی‌سی‌پی امریکاست. عمدتا ژورنالیست است، اما در امریکا ژورنالیست مشهور و معتبری است. مجری برنامه‌های تلویزیونی گفت‌وگو محور بسیار پربیننده و به‌این‌دلیل بیشتر محبوب، پر جذبه و به یادماندنی است. بازیگر و نویسنده هم هست، اما در امریکا از وی به عنوان ملکهٔ رسانه یاد می‌شود. چند کتاب تألیف و منتشر کرده است. ثروتمند است. ثروتش به نزدیک سه میلیارد دلار تخمین زده می‌شود. بیشترین کمک‌ها را برای مؤسسات خیریه جمع‌آوری و هدیه کرده و از این بابت اگر نه انسان‌دوست‌ترین که یکی از انسان‌دوست‌ترین افراد مشهور در تاریخ امریکا لقب گرفته است. می‌گویند پرنفوذترین زن در تاریخ معاصر امریکا و شاید جهان هم هست.
اوپرا در یکی از روستاهای می‌سی‌سی‌پی و در خانواده‌ای فقیر زاده شد. مادرش نوجوان بود که او را به دنیا آورد. اوپرا می‌گوید در کودکی مورد سوءاستفادهٔ جنسی قرار گرفته است. در چهارده سالگی حامله شده و فرزند نارسش خیلی زود از دنیا رفت.
با اجبار به خانهٔ مردی آرایشگر فرستاده شده که خودش از او به عنوان پدر یاد می‌کند. وقتی دوران تحصیل در دبیرستان را می‌گذرانده، پرستاری و کارگری می‌کرده تا اینکه کار رسانه را در یک رادیوی محلی را آغاز کرده است. در سن نوزده‌سالگی خبرهای محلی شامگاهی را گویندگی می‌کرده است. بعد یک برنامهٔ گفت‌وگوی محور دست سوم را در شیکاگو به او می‌سپارند. در دههٔ ۱۹۹۰ یک برنامهٔ ادبی و سپس برنامه‌های متنوع اجتماعی را اجرا می‌کرده است.
اوپرا در سال ۲۰۰۸ به عنوان یک عنصر سیاسی ظهور کرد . یک میلیون رأی برای باراک اوباما جمع آوری کرد. در سال ۲۰۱۳ مدال آزادی ریاست جمهوری امریکا و درجهٔ دکترای افتخاری را از دانشگاه هاروارد دریافت کرد.
بخشی از کتاب راه روشن است
به نظر من هر انسانی با هدفی پا به دنیا می‌گذارد. مهم نیست چه‌کسی هستید، چه می‌کنید و تا کجا پیش خواهید رفت. شما به خواست خدا به دنیا آمده‌اید. پس با اراده و نیرویی کاراتر از توان و نیروی خودتان پا در مسیر زندگی گذاشته‌اید. درک این موضوع بسیار فراتر از آن است که بدانیم برای تأمین هزینهٔ زندگی خود چه می‌کنیم. من دربارهٔ لحظهٔ متعالی سرنوشت صحبت می‌کنم؛ یعنی به چه دلیل بر روی کرهٔ زمین پا گذاشته‌ایم؟
هر کدام از ما در مجموعهٔ بشریت نقشی ضروری داریم که باید ایفا کنیم. پس تنها کاری که باید بکنیم این است که راه را پیدا کنیم، نقش خود را بیابیم و به دنبال مأموریتی که به ما محول‌شده برویم.
لائوتسه فیلسوف چینی می‌گوید:
«راهی که هزار فرسنگ درازا دارد با برداشتن اولین قدم شروع می‌شود.»
امید من به هنگام نوشتن این کتاب آن بود که خِرَد و تجربهٔ هنرمندان، سخنوران، معلمان، پیشگامان خلاقیت و سازندگی را که قبل از شما، این راه را رفته‌اند جمع‌آوری و عرضه کنم. آنها قصه‌ها و حکایت‌ها، انگیزه‌ها و درس‌های زندگی خودشان را با من درمیان گذاشتند. چیزی که در بین همهٔ آنها مشترک بود این بود، آنها دریافتند که: «در این دنیا هیچ کار حقیقی صورت نمی‌پذیرد مگر آنکه ما حضور داشته باشیم. به‌عبارت‌دیگر هیچ‌شدنی بدون بودن به وقوع نمی‌پیوندد.»
در این کتاب، راهنمایی برای شناخت لایه‌های مختلف یک معجزه را خواهید دید، معجزه‌ای که هرکدام از ما را انحصارا «من» می‌کند. با «من» شدن هرکدام از ما، آن معجزه در زندگی ما عملیاتی می‌شود.
متعهد شدن به یک زندگی هدفمند شهامت می‌خواهد. در زندگی من لحظه‌هایی بود که بین دو ضلع بودن و شدن قرار می‌گرفتم: از یک طرف کسی که بودم و دنیا می‌گفت همان باشم و در طرف دیگر کسی که خودم تصور می‌کردم می‌توانم به واقع باشم. امروز به طور قطع می‌دانم که برای چه در این دنیا هستم و آمدنم بهر چه بوده است.
اگر به چنین درکی رسیده‌ام، علت آن بوده است که به هوش طبیعی و غریزه خودم گوش فرا دادم و هر روز به تصمیماتی که می‌گرفتم توجه می‌کردم.
شما هم اگر در زندگی بر سر دوراهی هستید، اگر به دنبال تأمین مالی هستید، اگر گرفتار اعتیاد هستید، اگر بیماری دارید و در تلاش برای به‌دست‌آوردن دوبارهٔ سلامت خود هستید و اگر هر مشکل دیگر دارید بدانید که سفر شما به سوی بهبود و تغییری ماندگار ابتدا به این نیاز دارد که اولویت‌های خود را شناسایی کنید؛ بدانید چه‌چیزی بیشتر از هر چیز دیگر برای شما اهمیت دارد. همهٔ ما عمر محدودی داریم. فرصت زندگی ما در این کرهٔ خاکی محدود است. پس تصمیم بگیرید که می‌خواهید با خودتان چه بکنید؟ می‌خواهید چگونه آیندهٔ ارزشمند و بازنگشتنی خودتان را هزینه کنید؟ لازم نیست یک روز دیگر را با پرداختن به چیزهای پیش پا افتاده و کوچک زندگی هدر بدهید. چیزی که در زندگی اهمیت دارد زندگی خود شماست. باید این زندگی را دریابید. پس آماده باشید.