تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
سرویس : کتاب خوب
خبرنگار :
کدخبر : 13320
تاریخ : یکشنبه، 20 فروردین 1402 - 10:51
دید اقتصادی کتاب دید اقتصادی نوشته‌ «پیتر دی شیف» و «اندرو جی شیف» با ترجمه «سهند حمزه‌ئی» توسط انتشارات آریانا قلم منتشر شده است و روایت افت و خیز‌های اقتصادی به زبانی ساده و طنز است که نویسندگان آن را دید اقتصادی نامیده‌اند.

کتاب خوب. امید بانوان؛ کتاب دید اقتصادی، مفاهیم دشوار اقتصاد را به زبانی ساده و جذاب بیان کرده است. این کتاب زبانی ساده و طنز دارد و نویسندۀ ‌آن به شکلی خلاقانه زبان علمی و داستانی را با هم ترکیب کرده و اثری جذاب خلق کرده است.

کتاب دید اقتصادی در نگاه اول داستان سادۀ ‌بچه‌گانه‌ای است ولی در نگاهی عمیق‌تر پیچیدگی‌های زیادتری دارد و گاهی لحن جدی به خود می‌گیرد. اگر کسی که چیزی از اقتصاد نمی‌‏داند کتاب را مطالعه کند، داستانِ کارتونی جذابی خوانده است که تِم اقتصادی و کسب‌وکار دارد. اگر فردی که کمی اقتصاد می‌داند آن را مطالعه کند، داستان بامزه‌ای خوانده است که بعضی جاها آموخته‌‏های خواننده را به چالش می‌‏کشد. اما در کل برخی از اصول ابتدایی اقتصاد را با لطافت خاصی در ذهن خواننده می‌‏چیند و گویی دریچه‏‌ای از روی دیگر این دانش را باز می‌‏کند.

داستان کتاب وقایع کلیدی اقتصاد آمریکا را تعریف می‌کند و نیش و کنایه‌هایی به سیاست ‌مدارها و اقتصاددان‌های جریان اصلی می‌زند. هم‌چنین نکات بسیاری از مفاهیم اقتصادی را توضیح می‌دهد و جنبۀ‌ آموزشی هم دارد.

نویسندگان کتاب دید اقتصادی، پیتر و اندرو جی شیف، برای کتاب داستانی خود سه شخصیت اصلی انتخاب کرده‌اند، آبل، بیکر و چارلی سه شخصیتی هستند که در جزیره‌ای دورافتاده زندگی می‌کنند و برای بقای خویش هر روز به ماهیگیری می‌پردازند. پس از گذشت روزهاست که آبل با فکر به آینده‌ای بهتر دست به خلاقیت زده و چیزی جدید می‌سازد.

 با این داستان ساده و زندگی این سه نفر در یک جزیره نویسندگان توانسته‌اند اقتصاد کلان را با بیانی روان و شیرین قابل درک و فهم کنند، آن هم برای مخاطبی که بدون اطلاعات از اقتصاد به این کتاب روی آورده است.

برای درک و فهم اقتصاد تنها پیچیدگی آن نیست که مسیر را دشوار می‌کند بلکه مشکل اصلی آموزش نادرست و کج فهمی‌هاست که این روند را پر پیچ و خم می‌کند. پیتر و اندرو جی شیف به دنبال حل این مشکل بود که دست به نوشتن چنین کتابی زدند.

 کتاب دید اقتصادی در پی برانگیختن ذهن مخاطبان برای ادامه‌ یادگیری اقتصاد است و ذهن مخاطب را به تفکر درباره دیدگاه متفکران و تحلیل‌گران اقتصادی وامی‌دارد.

کتاب دید اقتصادی در هفده فصل تدوین شده است و با روایت زندگی سه شخصیت اصلی کتاب سعی در فهم مفاهیمی چون بانک و بانکداری، شکل‌گیری دولت، اوراق قرضه، مالیات، تورم و چگونگی شکل‌گیری آن، مدیریت تولید و عرضه و تقاضا و پس‌انداز دارد.

آبل با ایده‎‌ ساخت یک تور ماهیگیری سعی در ذخیره زمان زیاد هر روزه برای شکار را دارد اما به دلیل عدم اطمینان از کار خود مجبور است یک روز گرسنه بماند و ریسک این کار را بپذیرد. با نتیجه دادن این ایده و ساخت تور ماهیگیری است که آبل در یک روز دو ماهی گرفته و می‌تواند روز دیگری را صرف فکر کردن و ایده‌ها و اختراعات بیشتر کند. با ساختن تور ماهیگیری است که دو شخصیت دیگر داستان به فکر افتاده و برای گرفتن تور یا ماهی اضافه از آبل تلاش می‌کنند اما آبل با فکر اقتصادی جدیدی پیشنهاد سود دو برابری را داده و به ازای قرض دادن هر ماهی در روز بعد دو ماهی دریافت می‌کند. زبان روایت داستان با همین سادگی و با جملات شیرین به توضیح اقتصاد می‌پردازد.

نام‌هایی که برای هر فصل کتاب دید اقتصادی انتخاب شده است با زندگی این سه فرد و طنز در داستان همخوانی دارد. نام‌هایی همچون بگذار توی گاو صندوق، بستن گیشه ماهی یا حتی ماهی آب رفته حالت روایی داستان را به خوبی آشکار می‌کند.

این کتاب اقتصاد ایالت متحده آمریکا را نقد کرده و به بررسی آن پرداخته است. اینکه هر دولت با تلاش برای پر کردن روزنه‌های باز شده در اقتصاد آمریکا سعی در بستن آن داشته و با درپوش گذاشتن بر این روزن، روزن جدیدی با شکاف عمیق‌تر ایجاد کرده‌اند و درپوشی موقت همانند حباب سرکوب شده است و منتظر کوچک تلنگری تا دوباره سرباز کند. اینکه با تغییر دولت‌ها، دولت‌مردان برای برطرف کردن مشکلات دنبال راه‌حل نیستند و فقط از با استفاده از راه‌حل‌های مردمان گذشته سعی در اصلاح دارند که این خود باعث سقوط جدیدی پس از سقوط قبلی است.

 خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب دید اقتصادی در قالب داستانی ساده و جذاب و با لحنی طنزگونه به آموزش و بررسی وقایع اقتصادی آمریکا پرداخته است. به خاطر نثر روان و ساده این کتاب برای افرادی که هیچ اطلاعاتی از اقتصاد ندارند هم قابل درک و فهم است. برای افرادی که اطلاعات اندکی درباره اقتصاد دارند هم داستان همراه با آموخته‌هایی است که خواننده را به چالش کشیده و درس‌هایی اقتصادی را با ظرافت بسیار در ذهن جای می‌دهد.



چرا باید کتاب دید اقتصادی را بخوانیم؟

کتاب دید اقتصادی کتابی جذاب با چاشنی طنزگونه و به صورت داستان خواننده را با اقتصاد آشنا می‌کند و دید نسبتا اندکی درباره اقتصاد می‌دهد. این کتاب نه تنها آموزش اقتصاد را در خود جای داده است بلکه با لحنی ساده و طنزآمیز خستگی ناشی از مطالعه و آموزش را انتقال نمی‌دهد. با وجود مفاهیم اقتصادی درک نکردن برخی مطالب به مفهوم کلی داستان لطمه‌ای وارد نکرده و از جذابیت‌هایش کم نمی‌کند.

درباره نویسندگان کتاب دید اقتصادی

پیتر و اندرو جی شیف دو برادر و فرزندان یک اقتصاددان و نویسنده آمریکایی به نام اروین شیف هستند. اروین که فرزند یک خانواده یهودی لهستانی بود در دانشگاه اقتصاد خواند. اروین شیف با نظریه حذف مالیات از پشتوانه مردم به زندان افتاد و بعد از سیزده سال در زندان درگذشت.

پیتر که در سال ۱۹۶۳ به دنیا آمده و از مفسران مالی آمریکا و دارای یک شرکت کارگذاری سرمایه در آمریکاست. برادر بزرگترش اندرو که در سال ۱۹۵۹ متولد شده است هم‌اکنون مدیرعامل یک شرکت بزرگ آمریکایی است.

 اروین شیف از زمان کودکی دو برادر داستان‌های ساده‌ای را روایت می‌کرد و اقتصاد را به فرزندانش می‌آموخت. یکی از همین داستان‌ها که معمولا در مسیر مسافرت یا در ترافیک‌های شهری گفته می‌شد داستان سه ماهیگیر در جزیره‌ای دورافتاده بود. این دو برادر پیتر و اندرو پس از سی سال که از اقتصاد آمریکا گذشته بود تکرار اشتباهات گذشته را دیدند و با فکر آگاهی‌بخشی به عامه مردم در تلاش برای نوشتن کتابی برآمدند.

این کتاب در سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید و در همان سال با فروش بی‌سابقه مواجه شد. در سال ۲۰۱۱ بود که جزء پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز و همچنین برنده بهترین کتاب انتزاعی، فانتزی بین‌المللی شد. این جایزه به کتاب‌های غیر داستانی و بیزینس تعلق دارد.

بخش‌هایی از کتاب دید اقتصادی

اینکه ساکنانِ جزیرهٔ ما خیلی ابتدایی و ساده زندگی می‌کردند به این معنی نیست که احمق بودند یا بلندپروازی نمی‌کردند. آبل، بیکر و چارلی می‌خواستند زندگی بهتری داشته باشند، اما برای این کار نیاز بود هر کدام روزانه بیشتر از یک ماهی بگیرند که حداقلِ ممکن برای زنده ماندنشان بود. بدبختانه، دست خالی بودن آنها و چابکی ماهی‌ها باعث می‌شد زندگی بخور و نمیری داشته باشند.

یک شب که آبل به آسمان پرستاره خیره شده بود شروع کرد به فکر کردن دربارهٔ زندگی‌اش... «یعنی همه چیز همین است؟ باید زندگی چیزی بیشتر از این باشد.»