تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
سرویس : گزارش
خبرنگار : الهام آمرکاشی
کدخبر : 6348
تاریخ : چهارشنبه، 17 شهریور 1400 - 13:30
دختران متکدی؛ فراموش‌شدگان پشت شیشه! الهام آمرکاشی- بیش از چندسال است معضل تکدی‌گری در شهر، شیب افزایشی را طی می‌کند و آنچه به عنوان زنگ خطر ممتد از سوی کارشناسانِ امر در این مجرا، مدتی‌است که به صدا درآمده و تمرکز مستمری از سوی مسئولانِ ذی‌ربط را به خود اختصاص نداده: دختران متکدی است که به انواع و انحای گوناگون در کالبدهای متفاوت تکدی‌گری؛ پشت ویترین مغازه‌ها، شیشه‌های اتومبیل‌ها در ترافیک یا چراغ قرمز و در هاله‌ای از دود اعتیاد، فراموش شده‌اند!

گزارش- امیدبانوان؛ معضل تکدی‌گری درحالی این روزها با سیر صعودیِ بیماری کووید19 روند نزولی پیدا نکرده، که هرروزه به تعداد کودکان متکدی در سطح شهر، علی‌الخصوص دخترانی در سن و سال پایین اضافه می‌شود. دخترانی که با پا گذاشتن به سن بلوغ و روند دوران نوجوانی با آسیب‌های مشخص روبه‌رو می‌شوند: حقارت از سوی مردم، نادیده‌انگاری از سوی مسئولان، فروخته شدن از سمت خانواده و اجاره‌ای کارکردن از سمت عوامل و گروه متکدی که با آن در ارتباط هستند و در پس تمام حاشیه‌های موجود، گاهاً برای برطرف کردنِ خلأهای عاطفی و یا فراموش کردن هجمه‌های متعدد روانی در این مجرا، رو به سوی اعتیاد و موادمخدر می‌آورند!

از دستانشان، لب‌هایشان و نگاه و نوع کلامشان پیداست تا چه اندازه اعتیاد در جان این دختران ریشه کرده و هنوز هم هیچ ارگان و نهاد مشخصی در این زمینه راهکار اصولی برای توقف تکدی گریِ کودکان در شهر را ارائه نکرده و پاسکاری نهادها در این زمینه، کمافی‌السابق به قوت خود باقی است!

اگرچه زمینه‌های مشخص فقر و اعتیاد از سمت خانواده‌های این کودکان، از دو عاملِ برتر در این زمینه است که فاطمه دانشور- عضو سابق شورای اسلامی شهر تهران؛ علت اصلی این موضوع را فقر و بارداری‌های نامشروع می‌داند و معتقد است: «اکثر زنان مجردی که از راه نامشروع باردار می‌شوند نوزاد خود را می‌فروشند و دیگر برایشان مهم نیست سرنوشت کودک چه می‌شود؛ آیا کودک کار می‌شود؟ آیا به دست خانواده‌ای که بچه دار نمی‌شود می رسد و... به هرحال بارداری‌های ناشی از آسیب‌های اجتماعی، روابط نامشروع و اعتیاد مادر علت اصلی فروش نوزاد توسط مادر است که این روزها تبدیل به یک معضل شده است».

وی همچنین می‌گوید: «وقتی عضو شورای شهر بودم بارها به مأموران شهرداری تأکید کردم متکدیانی که بچه شیرخوار بر دوش دارند را دستگیر کنند اما آن زمان گفته می‌شد اجازه دادستانی می‌خواهد و مقام قضایی هم  ابتدا چنین اجازه‌ای را نمی‌داد اما با اصرار و استمرار خواسته، در نهایت دستور صادر شد که متکدیان از بستر شهر جمع و دستگیر شوند»؛ موضوعی که این روزها به وفور قابل مشاهده است و از دستگیری و پیگیری در این امر خبری وجود ندارد!

و اگرچه به کرات، عامل فقر در این زمینه رتبۀ نخست را به خود اختصاص داده که به گفتۀ سیدحسن موسوی چلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعی؛ «یکی از پدیده هایی که در کشور با آن مواجه هستیم خرید و فروش نوزادان و کودکان است البته گرچه این پدیده به بحران تبدیل نشده اما نمی توان چشم‌ها را به روی آن بست و بگوییم چنین پدیده‌ای در کشور نداریم. وی معتقد است: اصلی ترین عامل خرید و فروش نوزادان، فقر و نیاز مالی خانواده است و از آن‌جایی که نظام حمایت اجتماعی و تأمین اجتماعی کشور به گونه‌ای نیست که پوشش فراگیر و اثربخشی برای حمایت از افراد نیازمند داشته باشد اینگونه خانواده‌ها به فروختن فرزند خود روی می‌آورند».

همچنین به باور موسوی چلک؛ «بچه‌هایی که به خانواده فروخته می‌شوند به مراتب وضعیت بهتری دارند اما بچه‌هایی که به گروه‌های برده داری فروخته می‌شوند و آنها را مجبور به تکدی گری می‌کنند، وضعیت اسفناکی دارند و آن‌ها نگرانی‌ فعالان اجتماعی را دوچندان کرده‌اند».

اما سؤال برجسته در این مسیر، تأکید براین مهم است: نگرانی مسئولان و کارشناسانِ امر و فعالان اجتماعی در این زمینه، تا کنون منجر به کاهش و کمرنگ‌شدن چه تعداد از کودکان کار، متمرکزاً کودکان متکدیِ دختر در سطح شهر شده است؟

این حجم از تکدی‌گری دختران در پشت ویترین مغازه‌ها، شیشه‌های اتومبیل‌ها، توجه‌شان به شیشه‌های خانه‌ها و تماشای خنده‌های کودکانِ در شهر، غرق شدن در دود و اعتیاد و شیشه؛ درحالی اسف‌بار است که این مهم، تنها به گزارش‌های موجود در مجلات و سایت‌های خبری منتهی می‌شود و هنوز به طور رسمی خبری از ساماندهیِ این دسته از دختران، حضور و وجودِ خارجی ندارد و قسمتِ فاجعه‌بارِ قضیه وقتی اتفاق می‌افتد که حبیب‌الله مسعودی فرید- معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور؛ تماس با اورژانس اجتماعی برای گزارش خرید و فروش کودک را تأیید می‌کند!

به گفتۀ وی؛ «جلسات متعددی با دست‌اندرکاران بیمارستان‌ها داشتیم تا با افرادی که تلاش دارند از بیمارستان‌ها خرید و فروش کودک را انجام دهند، برخورد قاطعانه و قضائی صورت گیرد چراکه اینگونه اتفاقات تمام سیستم را زیر سوال می‌برد و نهادهای انتظامی و اطلاعاتی به این‌گونه موارد کاملا حساس هستند و پیگیری قاطعانه در مورد آن انجام می‌دهند» و آیا واقعاً روال در همین اندازه مستقیم و برخط درحال حرکت است یا آنچه در این زمینه اتفاق می‌افتد، از دیدِ مسئولانِ امر خارج است!

اگرچه مسعودی فرید معتقد است: «به طور کلی با ارائه خدمات بیشتر به زنان کارتن خواب، معتاد و بی‌خانمان، می‌توان آمار خرید و فروش کودکان را کاهش داد حال چه این اتفاق در بیمارستان یا در هر محل دیگری رخ دهد»؛ که روند صعودی در تعداد کودکان متکدی از جنس دختر، حرفی دیگر در این زمینه برای گفتن دارد و به اعتقادِ مجید ابهری- روانشناس، آسیب شناس و رفتارشناس اجتماعی؛ جمع‌آوری متکدیان از سطح شهر با وجود گذشت سال‌ها، هنوز هم به سرانجام نرسیده است و هر یک از دستگاه‌های متولی، هنگام عمل به وظایف‌شان، درگیر و دار هزارتوی کاغذبازی‌های روزمره خود، این حکایت ادامه‌دار را به بن‌بست کشانده‌اند.

وی با بیان اینکه گدایی زنان و کودکان از زشت ترین و آزار دهنده ترین اشکال تکدی گری است، مطرح می‌کند: «گاهی دختران جوان که ازدواج نکرده‌اند، کودکان شیرخوار در آغوش می‌گیرند و به گدایی مشغول می‌شوند! این کودکان کرایه‌ای هستند و پدر و مادرشان آن‌ها را با قیمت‌های مختلف اجاره می‌دهند و اگر معایب فیزیکی داشته باشند کرایۀ آن‌ها بالاتر است».

در این میان همچنین درحالی معضل کودکان پناهنده نیز، یک سرنخ دیگر در کلافِ تکدی‌گری در شهر است که به گفتۀ عیسی فرهادی- فرماندار تهران؛ به دنبال این هستیم که با همکاری سفرا، این متکدیان و کودکان کار و خیابانی را جمع آوری کنیم و به لب مرز ببریم و تحویل کشور مبدأ دهیم.

و دخترانِ متکدی در این سرزمین؛ چه از جنسِ این زمین باشند، چه پناهنده و فروخته شده و اجاره‌ای؛ چه از اعتیاد خانواده راهیِ خیابان‌ها شده‌ یا فقر مطلق آن‌ها را روانۀ تکدی‌گری در خیابان‌ها کرده باشد؛ این روزها در حالی حقارت را در خیابان‌های کرونایی تحمل می‌کنند که کم‌توجهی مسئولان در این زمینه همچنان ادامه دارد و ضرورتِ چاره‌اندیشی در این خصوص از سوی مراجع مشخص برای ساماندهی و ارائه مسیر شفاف برای آینده‌سازیِ این گروه از جامعه، از الزامات حیاتیِ کنونی محسوب می‌شود که به استناد آمار و گزارش‌های موجود در این زمینه: «حتی اگر بساط خرید و فروش نوزادان در بیمارستان‌ها جمع شود باز هم خرید و فروش نوزاد در جامعه تمام نمی‌شود و آن‌طور که مشخص است و کارشناسان اذعان دارند، زنانی که مجبور می‌شوند فرزند خود را بفروشند تحت تأثیر انواع آسیب‌های اجتماعی هستند درواقع  یا اعتیاد دارند، یا جای خواب ندارند و کارتن خواب هستند یا فرزندشان نامشروع است و نمی‌توانند او را نگه دارند یا حتی اصلاً توانایی و امکانات نگهداری از فرزندشان را ندارند به همین دلیل مجبور می‌شوند جگرگوشه خود را با قیمت‌های متفاوت که حتی 100 هزار تومان هم شنیده می‌شود، بفروشند؛ بنابراین کمک‌های کمیته امداد و بهزیستی به این زنان آسیب‌دیده قطعاً می‌تواند کمک حال آن‌ها شود و از بروز چنین معضل و آسیبی جلوگیری کند».

باید منتظر بود و دید با روی کارآمدنِ دولت تازه نفسِ سیزدهم و کادر اجرایی اجتماعی در این راستا، اتفا‌ق‌های مثبت در این زمینه و خبرهای خوش و امیدوارکننده منتشر خواهد شد یا همچنان دختران متکدی پشت شیشه، فراموش شدگانِ عصرحاضر تلقی خواهند شد!