تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
سرویس : کتاب خوب
خبرنگار :
کدخبر : 6572
تاریخ : یکشنبه، 11 مهر 1400 - 09:02
بهترین خودت باش ... «بهترینِ خودت باش» کتابی نوشته ایلین ولتروت، روزنامه‌نگار تحسین‌شده، نویسنده و داور برنامهٔ استعدادیابی مد Project Runway است. او در این اثر درباره خودشناسی و یافتن استعدادهای خود صحبت می‌کند.

کتاب خوب- امیدبانوان؛ در کتاب بهترین خودت باش، ایلین ولتروت یادآوری می‌کند که ما به همان شکل که هستیم خوب و عالی‌ایم، به ما یادآوری می‌کند که در مقابل بی‌عدالتی‌هایی که می‌بینیم بایستیم و نظرات خودمان را بیان کنیم، از مسخره‌شدن، عدم پذیرش و متفاوت‌بودن نترسیم و در نهایت، به ما یادآوری می‌کند که متفاوت‌بودن چیز خوبی ا‌ست و بدان معناست که می‌توانی تفاوتی ایجاد کنی!

ولتروت در این کتاب تاکید دارد که نباید اجازه دهیم انتظارات دیگران از ما، انتظارات خودمان از ما را شکل دهند. زمان را برای خودمان اولویت‌بندی کنیم و زمانی را به آرامش خودمان اختصاص دهیم، آرامشی که بتوانیم در آن به درونمان دسترسی پیدا کنیم. او در این کتاب داستان زنی به اسم ایلین (خود نویسنده) را تعریف کرده است که در طول مراحل زندگی‌اش می‌آموزد با بینش جدید به دنیا بنگرد و به این باور می‌رسد که چیزی به اسم اتفاق بد در زندگی وجود ندارد.

 

خواندن کتاب بهترین خودت باش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

همه علاقه‌مندان به کتاب‌های انگیزشی و رشد فردی مخاطبان این کتاب‌ هستند.

 

درباره ایلین ولتروت

ایلین ولتروت یک روزنامه‌نگار تحسین‌شده، نویسنده و داور برنامهٔ استعدادیابی مد Project Runway است. او تا مدتی قبل سردبیر ارشد مجلهٔ ووگ نوجوانان بود و در سال ۲۰۱۷، جوان‌ترین فردی بود که تابه‌حال به مقام سردبیر ارشد منصوب شده بود و در سال ۲۰۱۲، اولین فرد آفریقایی-آمریکایی بود که موفق به دریافت پُست مدیر بخش سلامت و زیبایی در نشریهٔ conde nast شد. وی پیش از کار در مجلهٔ ووگ نوجوانان، ویراستار ارشد بخش زیبایی در مجلهٔ گلامور و ویراستار بخش سبک پوشش و زیبایی در مجلهٔ ابونی بود. او یک کارشناس و یک حامی برجسته برای نسل بعدی تغییردهندگان دنیا است. برای سریال تلویزیونی سیه‌چرده فیلم‌نامه نوشته است و برای طیف وسیعی از رسانه‌های مختلف از جمله ABC News و Netflix جلوی دوربین ظاهر شده است. او در بروکلین، نیویورک زندگی می‌کند.

 

بخشی از کتاب بهترین خودت باش

«ممنون مسیح!»

دعاهای مادرم در تخت بیمارستان تا جایی که صدا شنیده میشد، به گوش می‌رسید. او یک خواننده انجیل بود. یک خواننده کنترالتو بینظیر که در گروه ۵ نفری یک کلیسا مسافرتی که بنام صداهای فرشته وار بود. صدای بلندش مانند رقص ستایش در راهروهای طولانی بخش زایشگاه گود ساماریتان۱۱ حرکت می‌کرد و پخش می‌شد و خاله هایم را که با نگرانی منتظر رسیدن من بودند به سمت شادی‌ای مسری که فقط او می‌توانست به‌طور جادویی ایجاد کند، سوق می‌داد. برای خودمان هیاهویی در اتاق انتظار به پا کرده بودبم. نطفه من با عشق ایجاد شده بود و در شادی متولد شدم. اکنون بنظر پیامبرانه می‌رسد که اولین کلماتی که شنیدم پر بودند از لذت بی تردید زنی که دقیقا چیزی را که می‌خواست بدست آورده بود.

اما بیایید یک لحظه به عقب برگردیم، به لحظه ای قبل از گریه مادرم از شادی. مدت کوتاهی بعد تولدم، بدلیل اینکه بدنبال کمبود اکسیژن به رنگ یک اسمورفی۱۲ بودم، بسرعت مرا به بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان منتقل کردند. بند ناف در هنگام زایمان به دور گردنم پیچیده شده بود، درنتیجه حتی در اولین لحظات خاص روی کره زمین، به اقتضا شرایط موضوعات مهمتری برای رسیدگی داشتم تا گوش دادن به مادرم. تا به امروز شوخی می‌کند که من تا از رحم بیرون امدم، شروع به کار درست کردن برای دیگران کردم. در این بین اینقدر عصبانیت و ترس از شرایط زایمان من زیاد بود که حتی پزشک‌ها فراموش کرده بودند قسمت خیلی مهمی از داستان تولد را قبل از گزارش آن بررسی کنند: «پسره!» همانطور که داشتند من را به بخش مراقبت‌های ویژه می‌بردند اعلام کردند.

پدرم با خوشحالی گفت: «جوزف تایلر!» در حالی که امیدوار بود هیجان او بتواند مادرم را از وحشت اینکه بعد زایمانش نمی تواند نوزادش را ببیند یا بغل کند، منحرف کند.

 

فهرست کتاب بهترین خودت باش