تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
سرویس : کتاب خوب
خبرنگار :
کدخبر : 6727
تاریخ : چهارشنبه، 28 مهر 1400 - 09:40
«معنای زندگی» این روزها طرفداران خودش را دارد معنای زندگی کتابی است که توسط آلن دوباتن (شرکت مدرسه زندگی) به چاپ رسیده است. آلن دوباتن مدرسه‌ای را با عنوان مدرسه زندگی و با هدف ایجاد زندگی رضایت‌بخش برای مردم تأسیس کرد. آثار منتشر شده از سوی این مدرسه کمک می‌کند تا خوانندگان درک بهتری از خود پیدا کنند و جنبه‌های مختلف زندگی خود را بهبود ببخشند.

کتاب خوب- امیدبانوان؛ آلن دوباتن در کتاب پیش‌رو تلاش می‌کند تا معنای زندگی را کشف کند. او اعتقاد دارد همه ما باید درخصوص جست‌وجوی معنای زندگی قدم برداریم. زندگی معنادار به زندگی شاد نزدیک است اما تفاوت‌های اساسی نیز با آن دارد. معنای زندگی هر شخصی با توجه به توانمندی‌های او از دیگران متفاوت است. با مطالعه کتاب معنای زندگی درمی‌یابیم فعالیت‌های معنادار آن‌هایی هستند که ارزش بسیاری برای‌شان قائل هستیم و با شدت بیش‌تری دل‌تنگ‌شان می‌شویم. مباحث مطرح شده توسط آلن دوباتن در کتاب معنای زندگی حول هشت فعالیت عمده معنادار قرار دارد که عبارتند از: عشق، خانواده، کار، دوستی، فرهنگ، سیاست، طبیعت و فلسفه. دوباتن امید دارد با مطالعه این کتاب معنای زندگی خود را دریابیم و قدر آن را بیش از پیش بدانیم.

 

خواندن معنای زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

ما نیز همچون آلن دوباتن اعتقاد داریم کشف معنای زندگی به همه ما انسان‌ها ارتباط دارد. همه ما باید در جست‌وجوی معنای زندگی باشیم؛ بنابراین مطالعه کتاب معنای زندگی را به همه مخاطبان پیشنهاد می‌کنیم.

 

جملاتی از معنای زندگی

در گفت‌وگوی افلاطون، در رساله ضیافت۱، آریستوفانِ۲ نمایش‌نامه‌نویس چنین بیان می‌کند که سرچشمه عشق تمایل به کامل‌کردن خودمان ازطریق پیداکردن «نیمه گم‌شده» مان است. ابتدا، در برداشتی شوخ‌طبعانه، همه انسان‌ها را نرماده‌هایی می‌داند که دو پشت و پهلو، و چهار دست و چهار پا دارند، با دو صورت که روی یک سر به جهات مختلف می‌چرخند. این نرماده‌ها آن‌قدر قدرت داشتند و آن‌چنان به خود غره بودند که زئوس ناچار شد آن‌ها را به دو نیمه زن و مرد تقسیم کند، و از آن روز هریک از ما حسرت پیوستن دوباره به نیمه‌ای را دارد که روزی از آن جدا شده است.

نیازی نیست داستانی ادبی را باور کنیم تا حقیقتی نمادین را در آن تشخیص دهیم: ما عاشق افرادی می‌شویم که قول می‌دهند به‌نحوی ما را کامل کنند. در میان سرخوشی‌های روزهای اول عاشقی، قدردان پیداکردن کسی هستیم که به‌نظر می‌رسد ویژگی‌ها و خلق‌وخوی ما را تحسین می‌کند. شاید آن‌ها برخلاف ما در مقابل جزئیات کارهای اداری فوق‌العاده صبور باشند، یا عادت به نافرمانی در برابر صاحب‌منصبان داشته باشند. شاید قادر باشند تناسب همه‌چیز را حفظ و از آشفتگی جلوگیری کنند، یا شاید به دل‌مُردگی خاصی دچار باشند و طبیعتی حساس داشته باشند و با جریان‌های فکری و احساسی عمیق‌تری درگیر باشند.