توسط انتشارات کتاب درمانی؛
«خدا، بداههگری و هنر زندگی» منتشر شد
کتاب «خدا، بداههگری و هنر زندگی» نوشتۀ ماریان مک کیبن دانا با ترجمۀ لیدا عظیمزاده و ویراستاری الهام آمرکاشی توسط انتشارات کتابدرمانی منتشر شد.
کتاب خوب- امیدبانوان؛ «خدا، بداههگری و هنر زندگی» نوشته ماریان مک کیبن دانا بهتازگی توسط انتشارات کتابدرمانی به بهای ۴۹۹۰۰ تومان، منتشر شد. مقدمۀ این کتاب به قلم سوزان. ای. ایزاک است.
در معرفی این کتاب آمده است:
«این کتاب راه به اعماق میبرد و راهی بهتر به شبهای تاریک روح باز میکند. میتوانیم یاد بگیریم شکست و ابهام را بپذیریم، بدون آنکه تسلیم شویم. میتوانیم پاسخ دهیم به تراژدی، به فاجعه، به شکست و به بدبختیها و دشواریها، همانطور که مک کیبن دانا از طریق جلوه زیبایی انجام داده است.
کتاب «خدا، بداههگری و هنر زندگی» دشواریها و معماهای حل نشدنی هم دارد. میدانید که تکرار مکررات و بیهودگیها روح شما را خواهد کشت. به نظر نگارنده، زندگی فرصتی برای کشف و یافتن خدا در میان تمام شگفتیها و آشفتگیهای این جهان است. چه میشود اگر سرنوشت به دست خدا نباشد؟
چه میشود اگر پاسخ خداوند «آری و نه» نباشد. چه میشود اگر خداوند از ما بازخواست کند و از ما بپرسد: چه میخواهی؟ و ما بداههگری را آغاز کنیم».
مقدمه نویسنده
نواییاست در میان هنرها
زایشیاست ضروری
در کسب و کار، دانش و ورزش جلوه میکند
به تیزشدن حافظه و دوری از زوال عقل به رهایی از ستیزه و جدال کمک میکند
این بداهه گری است و طبق گفته تینا فِی[1] در کتاب BossyPants: زندگی شما را تغییر میدهد.
فکر کنید اگر زندگی شما طبق سرنوشتی از پیش، تعیینشده به پیش میرفت و همهچیز در زندگی شما طبق برنامهای از قبل، مشخصشده بود؛ آیا این فکر آزادی و نشاط را از شما نمیگرفت؟
پدیدآمدنِ لحظاتی از زندگی که از قبل، پیشبینیشان را میکردید، به ندرت اتفاق میافتد. همیشه از قبل تصوراتی عالی دربارۀ بسیاری حوادث داریم که خیلی کم به وقوع میپیوندند: یک سفر عالی، آشنایی با فردی بینقص و پیشرفتنِ رابطهای فوقالعاده به نحو شایسته و فرصتهایی از این قبیل، عطایای شگفتآوری هستند که باید قدردانِ آنها بود.
حالا مواقعی را به یاد بیاورید که از قبل، درباره همه چیز برنامهریزی میکردید. چند مورد از آنها محقق شدند؟ پیشنهاد ازدواجی که هرگز رخ نداد؛ درمانی که بیفایده بود و کسب و کاری که ورشکسته شد.
درست است که بعضی وقتها شانسهایی هم به ما روی میآورند؛ اما بهترکردنِ شرایط زندگی در دستانِ خودمان است. نباید منتظر بنشینید تا روزگار برایتان همهچیز را درست کند؛ بداههگری کنید.
در بسیاری موارد، وقایع زندگی با پاسخهای از قبل برنامهریزی نشدۀ ما، هدیه میشوند.
ما همه بداههگر هستیم، بیآنکه بدانیم. هر روز بداههگری میکنیم. بداههگری میکنیم وقتی زندگی ما را به شگفتی وا میدارد. این کار را بدون آنکه به آن فکر کنیم، انجام میدهیم. این کتاب شما را یاری میدهد این کار را بهتر انجام دهید.
شانس در واقع واژهای است که ما به بداههگری میدهیم. در واقع تصوری است که از بداههگری داریم. فکر میکنید چرا برای کتابی مانند این پول میپردازید؟ چه میشود که دوستی تصمیم میگیرد این کتاب را به شما هدیه دهد؟ چرا این کتاب را انتخاب میکند؟ آیا همین بداههگری نیست؟
از زمانی که دانشآموز دبیرستان و دانشجوی کالج بودم، در چندین تئاتر و نمایش موزیکال اجرا داشتم. لحظه به لحظه تمرینات و اجرای آن کارها را دوست داشتم، اما فکر میکنم احساسی که از آن کارها داشتم، بیشتر نمایشی بوده و سرانجام تنها خطوطی از آنها به خاطرم مانده است.
من به موضوعِ بداههگری به خاطر آن که برایم طبیعی بود، نپرداختهام. من مسیرم را به دنیای شگفتانگیز بداههگری از طریق آشنایی با افرادی که به بداههگری -چه برای هنر و چه برای زندگیشان- میپرداختند، با تمرین پیدا کردهام. برایم جالب بود که این روش، روشی برای زندگی بهتر است و حالا بداههگری را کشف کردهام. همانطور که اِمی پولر[2] در نیویورکر میگوید: "ما هم فکر میکنیم زندگیهایمان را در کنترل داریم، اما کاملاً در اشتباهیم. بداههگری به ما بارها و بارها این را یادآوری میکند."
بسیاری از ما بداههگری را قبول داریم و می دانیم که وجود دارد، اما فهم درستی از آن نداریم. ممکن است تصور کنیم مانند ذن است یا سرگرمی جالبی است یا روشی برای سرعت عمل در اقدام. اگرچه بداههگریِ خوب، شامل همۀ اینها هم هست اما هیچکدام موانع مسدودکنندهای برای این جریان شگرف نیستند. در کشف بداههگری ناچار بودم بسیاری از ناآموختهها و تصوراتی را که از قبل داشتم، دور بریزم. بگذارید زمان را هدر ندهم؛ بداههگری شامل موارد زیر نیست:
بداههگری، هوشمندی یا شوخطبعی نیست. هدف اصلی بداههگران، سرگرمی نیست. بزرگترین هزینهای است که بازیگران میپردازند؛ چه در صحنه، چه پروژه و چه زندگی. بداههگری خود به خود نیست. بداههگریِ خوب بینهایت است. پشتِ هر بداههگری سالها آمادهسازی وجود دارد. این کتاب شما را آماده میکند برای بداههگری زیبا. بداههگری آسان به دست نمیآید و برای همه رایگان نیست. بعضی وقتها انرژی روانی بسیاری میطلبد. اما اگر بداههگری را زیاد ببینید و با آن سروکار داشته باشید میتوانید ساختار زیرینش را هم مشاهده کنید. روندی منطقی دارد؛ ما عمیق و عمیقتر به ساختار آن مینگریم.
بداههگری بیهودگی نیست، اگرچه معمولاً جالب و شگفتانگیز است؛ مثل پشمکی است که موقع خوردن بلافاصله در دهان آب میشود اما شیرینیاش روی زبان میماند. اما چگونه میتوان این دنیای پیچیده را که در خارج از کنترل ما قرار دارد، هدایت کرد؟
پس بداههگری چیست؟ بداههگری خلاقیت است، بداههگری ما را سبکبال میکند. هر آنچه را که اتفاق میافتد، میسازد. وقتی بداههگری میکنیم، اتفاقی میتواند روی دهد. بداههگری شور و هیجان است.
اعتراف: به عنوان یک درونگرا، باید مانند پولاد باشم تا خودم را هر هفته به کلاس بداههگری برسانم. به سختی از بستر برمیخاستم و راهی میشدم برای دو ساعت و نیم کار سخت و من هرگز از رفتن پشیمان نشدم. از خوشی و راحتی گذشتم. بداههگری سازندۀ شخصیت است.
اَشلی گاف[3]- کشیش- میگوید: "بداههگری بهترین درمانی است که میتوانید در زندگی داشته باشید".
از مطالعه بداههگری بیشتر دربارۀ خودم آموختم.
بداههگری یادگیری راه و رسم زندگی است که خطر دارد. در بداههگری هرگز نمیدانید چه اتفاقی میافتد و کار پرخطری است. سالها پیش کارگاهی به نام "پویش مقدس" برای جوانان برگزار کرده بودم؛ در این کارگاه برای حرکت، فعالیت و پویش دعا میکردیم. یکبار دیدم روی درب کلاس نوشته شده: "پویش ترسناک". مقدسبودن همیشه کمی ترس و دلهره با خود دارد. علم به اینکه نمیتوانیم چیزی را کنترل کنیم، به خودیِ خود ترس دارد و بیشتر برای ما مانند ماجراجویی بزرگ و شگفتانگیزی است.
بداههگری نمایش است، وقتی بداههگران درباره اعمالشان روی صحنۀ نمایش صحبت میکنند، هیچوقت نمیگویند: من اینطور کار میکنم، آنطور عمل میکنم یا با گروه اینگونه کار میکنم، آنگونه پیش میروم. به جایش میگویند: من هر دوشنبهشب تمرین میکنم یا با دوستم تمرین میکنم. دربارۀ اینکه دقیقاً چه کاری انجام میدهند، صحبت نمیکنند. زندگی بعضی وقتها خیلی دشوار میشود و همین نمایش است که پلی به سوی آگاهی و فهم عمیقتر ما باز میکند. همانطور که جی.کی. چِسترتون[4] میگوید: "فرشتهها پرواز میکنند، چون خودشان را سبک نگه داشتهاند".
هر بخش این کتاب، اصولی دارد که بداههگری را به اندازۀ زندگی وسعت میدهد.
برای هرکدام از این اصول، توضیحاتی از صحنه و مثالهایی از زندگی واقعی و اسطورههای مسیحی آورده شده است. این هفت اصل تنها شگردهایی در زندگی نیستند، بلکه روشهایی از مشاهده عملیات الهی در جهان آفریده خداوند هستند. این اصول در کتاب مقدس بارها و بارها آمده است و در خود زندگی. درست است که من یک مسیحی معتقدم، اما فکر میکنم این روشهای بداههگری، بینش و بصیرتی برای طیف وسیعی از خوانندگان با هر عقیده ارائه میدهد؛ همانطور که نشان دادهام چگونه دنیا را میبینم، امیدوارم خوانندگان این کتاب هم -اعم از بازیگران، خلاقان، هدایتگران معنوی و دیگران- به یافتن راههایی در زندگی معنوی با شور و سرزندگی جدید کمک کنند.
آزمایشگاه بداههگری، صحنه است. در حالی که بداههگری در اشکال هنری دیگر هم جلوه میکند؛ مثلاً در موسیقی. اما من به عنوان نویسندۀ این کتاب، تجربۀ صحنه را داشتهام و میدانم که بداههگری برای ژانرهای هنری دیگر هم حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
و در نهایت اینکه این کتاب را به عنوان بداههگری تازهکار نوشتم. دورهای از کلاسهای بداههگری را در واشنگتن و "شهر دوم" در شیکاگو گذراندهام، در اجراها و موقعیتهای نمایشی شرکت کردهام و این ایدهها را در کارگاهها، کنفرانسها و نشستها با شما به اشتراک میگذارم؛ اما هر چه که بیشتر میآموزیم، بیشتر میفهمیم که باید بیشتر بدانیم. از بداههگرانِ با تجربهای که این کتاب را خواندند و درباره موضوعاتش با من صحبت داشتند، سپاسگزارم. من کارشناس نیستم اگرچه نمیتوانم زندگیام را بیتلاش و بیارزش نیز بگذارم. این کتاب شور و اشتیاق من است به موضوعی که خودم در آن تازه اول راه هستم.
امیدوارم شما خوانندۀ این کتاب به موضوع بداههگری علاقهمند شوید. شاید هرگز کلاس بداههگری را شروع نکنید یا در نمایشی با تعدادی بیننده حاضر نشوید، اما در این کتاب میخواهم تجربیات خود را از بداههگری که از آن بسیار آموختهام و راهنمایی در زندگی هیجانی، اجتماعی و معنوی است در اختیار شما قرار دهم و امیدوارم که این ابزارها برای شما مفید و ارزشمند باشند. در پایان کتاب، تمرینات عملی آورده شده که میتوانید به صورت فردی یا گروهی همراه با خانواده و دوستان، آنها را اجرا کرده و استفادۀ کامل را ببرید. امیدوارم حتماً امتحانشان کنید. مثل آدمک کارتون نیویورکی پیر نباشید که با دو پله به ابرها میرفت. اگر یک پله بهشت است، پله دیگر تلاش برای بهشت است. برای هدفتان کار کنید. کار، لذت است.
1 Tina Fey
2 Amy Poehler
3 Ashley Goff
4 Chesterton