فرهنگی، هنری- امیدبانوان؛ تبیان نوشت: «بیرویا» با پایان بندی که در جشنواره فیلم فجر شاهد آن بودیم فیلمی پیچیده، جذاب و ملتهب است که با ریتمی متناسب کم کم شما را با وحشتی عجیب روبهرو میکند. این درام روانشناسانه با روند و پایانی هولناک از حقیقتی صحبت میکند که برخی بیماران در تمام طول زندگیشان تجربه میکنند و ممکن است از سوی دیگران به اندازه کافی درک نشود.
سایۀ هومن سیدی، تهیه کننده فیلم با توجه به علاقه و سابقهای که در تولید آثاری با این مضامین دارد روی فضای مالیخولیایی و سردرگم قصه کاملا محسوس است اما فیلم با سورئال مورد علاقه هومن سیدی قطعا فاصله قابلتوجهی دارد.
فضای سردرگرم قصه ممکن است در طول فیلم کمی برای مخاطب آزاردهنده باشد اما در پایان؛ همه این فضای غبارآلود کاملا متناسب با منطق قصه و حتی تکاندهنده است. «بیرویا» دو ساعت ملتهب از حس همذات پنداری با فردی درگیر مالیخولیا است و از این حیث التهاب عجیبی برای مخاطب به جا میگذارد.
با همه این تعاریف باید بدانیم که عوامل فیلم البته در نشست خبری با اشاره به پایانبندی قصه که دقیقا همان نقطه اوجی است که تمام ابهامات قصه را برطرف میکند اعلام کردند که این کپشن، با درخواست وزارت ارشاد به پایانبندی تحمیل شده و آنچه مدنظر آنها بوده به این کپشن ارتباط چندانی ندارد.
در این صورت تحلیل فیلم در مسیری کاملا متفاوت قرار میگیرد و اگر فیلم درباره بیماری روانی اسکیزوفرنی صحبت نمیکند، تقریبا با هیچ منطقی نمیتوان ابهامات و التهابات قصه را توجیه کرد. مگر آنکه فیلمساز مدعی باشد قصهای سورئال ساخته که در این صورت هم فیلم حتما دچار اشکال است چرا که تمام فضای قصه بدون هیچ اشارهای به جهان سورئال، اتفاقا کاملا رئال است.
بنابراین فیلم بدون آن پایانبندی قطعا یک فیلم پریشان و هذیانگو است که در بیان آنچه مدنظرش بوده نتوانسته هیچ گام مثبت و روشنی بردارد.
آیا «بیرویا» مناسب تماشا با کودکان و نوجوانان است؟
محمود گبرلو، منتقد و پدر دو فرزند: خیر