جنس اول؛ تواناییهای زنان برای دگرگونی جهان
کتاب خوب- امیدبانوان؛ هلن فیشر در کتاب «جنس اول؛ تواناییهای زنان برای دگرگونی جهان» نشان میدهد که چطور زنان با استعدادهایی که دارند، دنیای آینده را شکل میدهند و به رهبران دنیای جدید تبدیل میشوند.
کتاب خوب- امیدبانوان؛ فیشر برخلاف خیلی از مدافعان حقوق زنان، تلاش نمیکند تا برابری زنان و مردان را ثابت کند؛ بلکه میخواهد براساس آمارها و مطالعات علمی، نقاط قوت زنان را به آنها بشناساند. او برای رسیدن به این هدف، هرگز مردان را به عنوان گروهی متخاصم درنظر نگرفته و نکوشیده تواناییها و قابلیتهای آنها را نادیده بگیرد.
فیشر کتابش را با این پرسش تاریخی سیمون دوبوار، «زن چیست؟» آغاز میکند.
پرسشی که دوبوار در سال ۱۹۴۹ در کتابش «جنس دوم» مطرح کرد. در ادامه با عقیده دوبووار که میگوید زن از شکم مادر زن به دنیا نیامده بلکه محصول نیروهای اجتماعی و اقتصادی است مخالفت میکند و میگوید: «طی میلیونها سال زنان و مردان مسئولیتهای مختلفی بر عهده داشتهاند، مسئولیتهایی که نیازمند مهارتهای متفاوتی نیز بودهاند.
با گذر قرون متمادی و انتخاب طبیعی قویترها، تفاوتهای ظریفی در مغز زنان و مردان پدید آمد. در حقیقت میتوان گفت یک زن به هنگام تولد، زن به دنیا میآید.»
نویسنده در شش فصل نخست کتاب با اتکا به یافتههای علمی مربوط به مغز، اطلاعاتی از فرهنگهای مختلف و شواهدی از علوم انسانشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی، نژادشناسی و سایر علوم رفتارشناسی و زیستشناسی به بررسی تفاوتهای میان زنان و مردان میپردازد.
مباحث هر فصل به این تنوعهای بیولوژیکی اختصاص دارد و نشان میدهد که چگونه استعدادهای ویژه زنان بهتدریج بر بعضی از بخشهای جامعه تأثیر میگذارد.
نویسنده برای روشنتر شدن هر بحث از تأثیراتی که زنان در زمینههایی چون رسانهها، تحصیلات، مشاغل خدماتی، حقوق، پزشکی، سازمانهای صنفی، دولت، و نهادهای مدنی برجای گذاشتهاند و یا خواهند گذاشت، مثالهایی مطرح کرده است. در فصلهای پایانی از تغییراتی که زنان پولساز و غیروابسته در الگوهای سنتی ازدواج و روابط میان زن و شوهرها پدید میآورند، سخن میگوید و امید به آیندهای که زنان خواهند ساخت.