تنظیمات
تصویر
مشخصات خبر
اندازه فونت :
چاپ خبر
سرویس : کتاب خوب
خبرنگار :
کدخبر : 9209
تاریخ : دوشنبه، 23 خرداد 1401 - 10:00
«شغل خوب، شغل پوچ» رهبری، غرقگی و خلق معنا کتاب خوب- امیدبانوان؛ کتاب الکترونیکی «شغل خوب، شغل پوچ» نوشتهٔ میهای چیکسنت میهای است. چیکسنت‌میهای در کتاب شغل خوب، شغل پوچ به شرح این موضوع می‌پردازد که چه‌چیزی شیوه‌های کسب‌وکاری خوب، شادی‌بخش و تحسین‌برانگیز را شکل می‌دهد و در این راستا مفاهیم خود را بر پایۀ روان‌شناسی رفتاری استوار می‌کند. ... فعالیت چیکسنت‌میهای ثابت می‌کند که او قادر است شفافیت زیادی به سؤالات بزرگ و کلی ببخشد، بی‌آنکه موضوع را به ابتذال یا ساده‌نگری بکشاند.

کتاب خوب- امیدبانوان؛ همۀ ما لحظه‌هایی را به خاطر می‌آوریم که ساعت‌ها کار بی وقفه و کسالت بار امانمان را بریده و هیچ توصیفی جز پوچی و بی‌معنایی را مناسب حال خود ندانسته‌ایم؛ از طرفی مدام خطابه‌های انگیزشی و خوش‌بینانه‌ای می‌شنویم که انگار هدفشان فقط استثمار نیروی کار و سود بیشتر است. فضای کسب‌وکار معاصر این چنین با بهره‌کشی و ملال گره خورده. اما چیکسنت‌میهای می‌گوید کسب‌وکار‌ها باید نقشی اساسی در معنابخشی به زندگی انسان معاصر ایفا کنند و معتقد است آنچه شغل خوب را از شغل پوچ جدا می‌کند نه حقوق و دستمزد، که تجربۀ غرقه شدن در کار است.غرقگی چیست و چطور می‌شود آن را ایجاد کرد؟ او در این کتاب نشان می‌دهد چه نوع رابطه‌ای با کار می‌تواند زندگی را معنادار کند و مدیران موفق چگونه توانسته‌اند محیطی معنابخش برای کارمندان خود ایجاد کنند.

تفاوت این کتاب با نمونه‌های مشابه این است که چیکسنت‌میهای نظریۀ خود را بر پایۀ علم روان‌شناسی تجربی بنا نهاده و مصاحبه با رهبران بابصیرت را به‌عنوان شاهدی بر تأیید ابعاد مختلف یافته‌هایش ذکر کرده است. از همین رو، این کتابِ الهام‌بخش و آموزنده مبنایی به وسعت تجربۀ روزانۀ تک‌تک ما انسان‌ها دارد. چیکسنت‌میهای در این کتاب کسب‌وکاری را کسب‌وکار خوب می‌داند که دغدغۀ افزایش خوبی، خوشی و معناداریِ اجتماعی محل فعالیتش را داشته باشد و حتی آن را محور تمامی فعالیت‌هایش قرار دهد.

 

درباره میهای چیکسنت‌میهای

میهای چیکسنت‌میهای متولد مجارستان و استاد روان‌شناسی و مدیریت دانشگاه تحصیلات تکمیلی کلرمونت تئوری‌پرداز نظریۀ غرقگی است که بیشتر عمر دانشگاهی خود را به بررسی این تجربۀ انسانی و بسط کاربرد این نظریه در دیگر حوزه‌ها همچون آموزش‌وپرورش، جامعه‌شناسی، ورزش حرفه‌ای و کسب‌وکار اختصاص داده است. او همچنین مدیر سابق گروه روان‌شناسی دانشگاه شیکاگو و گروه انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی کالج لیک فارست بوده است. 

 

کتاب شغل خوب، شغل پوچ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب راهنمایی است برای تمامی کسانی که قصد دارند با فعالیت‌های خود در زمینۀ کسب‌وکار نه‌تنها خود به رضایت درونی و خشنودی دست یابند، بلکه دنیا را نیز به جایی بهتر برای زیستن تبدیل کنند.

 

بخشی از کتاب شغل خوب، شغل پوچ

حالا که همۀ مردم لاف‌زنی‌های مدیران طمع‌کار را به سنگ محک می‌زنند، هر رهبر کسب‌وکاری مشتاقانه راجع‌به پرهیزکاری صحبت می‌کند تا اولویت‌های حقیقی خود را پنهان کند. پس از آنکه شرکت بزرگ انرون سقوط کرد و تبدیل به عبرتی جهانی دربارۀ مدیریت غیرمسئولانه شد، یکی از مدیران برجستۀ آن، جف اسکیلینگ، شغل خود را به «کار خدا» تشبیه کرد. مدیر او کنت لِی پیش‌تر اعلام کرده بود «من اعتقادی قوی داشتم و دارم که یکی از رضایت‌بخش‌ترین چیزها در زندگی ایجاد محیطی بسیار اخلاقی و معنوی است که در آن هر فرد اجازه دارد و تشویق می‌شود که توان خدادادی‌اش را تحقق بخشد».

این حرف‌ها ارزشمندند، اما باید به عمل درآیند. برخلاف آن دسته از رهبران که از زبان فقط به‌عنوان لباسی مبدل استفاده می‌کنند، افرادی که تجربۀ آن‌ها در این کتاب آمده واقعاً نشان داده‌اند که سخت می‌کوشند محیط‌هایی اخلاقی ایجاد کنند که در آن‌ها افراد بتوانند توانایی‌های خود را بشناسند، البته این‌طور نیست که همیشه بر اساس اهدافی که به زبان آورده‌اند عمل کنند، اما نظرات، کلمات و رفتار و عمل آن‌ها نشان می‌دهد که کسب‌وکار می‌تواند بسیار رضایت‌بخش‌تر از تصورمان باشد. بر همین اساس کتاب حاضر، که عمدتاً بر مبنای تجربۀ این مدیرانِ نمونه است، معنای رهبر خوب، مدیر خوب و کارمند خوب را تشریح خواهد کرد.

کتاب‌فروشی‌ها پر از کتاب‌هایی هستند که دربردارندۀ توصیه‌های بسیار مفیدی دربارۀ نحوۀ مدیریت مؤثر یا رهبری موفق‌اند. بیشتر چنین کتاب‌هایی خواننده را به تقلید از منطق بدبینانۀ ماکیاوللی، عطش بی‌رحمانۀ چنگیزخان یا بی‌رحمی آتیلا ترغیب می‌کنند تا از این راه به قدرت و غنیمت بیشتری برسند. کتاب کسب‌وکار خوب اهداف متعادل‌تری دارد. این کتاب در پی این است که رهبرانی که به‌خاطر موفقیت کسب‌وکارشان و نیز تعهدشان به اهداف اجتماعی والاتر الهام‌بخش همتایانشان بوده‌اند چگونه کار خود را پیش می‌برند، چه اهدافی مشوق آن‌هاست و در مسیر رسیدن به این آرمان‌ها چه نوع سازمان‌هایی را به‌وجود می‌آورند.