چهارشنبه، 02 فروردین 1402 - 09:57

بدن هرگز دروغ نمی‌گوید

کتاب بدن هرگز دروغ نمی‌گوید اثر «آلیس میلر» کتابی در حوزه روانشناسی تربیتی است که با ترجمه «امید سهرابی نیک» توسط نشر نو در اختیار علاقه‌مندان به حوزه‌ روانشناسی کودک و تربیت قرار گرفته است.

کتاب خوب – امید بانوان؛‌ کتاب بدن هرگز دروغ نمی‌گوید اثر «آلیس میلر» در مورد تاثیرات هیجانات دوران کودکی و یا سرکوب آنها در بزرگسالی صحبت می کند. در واقع میل نیز مانند فروید به تشکیل شخصیت در دوران کودکی بسیار اعتقاد دارد و به این نتیجه رسیده است که آثار رفتاری که در کودکی با انسان اعمال می‌شود در بزرگسالی مانند بیماری‌های بروز خواهد داد.

 هرگز پیش ‌از این، آلیس میلر، روانکاو مشهور جهان، کسی پیامدهای بلندمدت سوءاستفاده از دوران کودکی بر بدن را به این قانع‌کننده بررسی نکرده بود. میلر با استفاده از تجربیات بیمارانش همراه با داستان‌های زندگی‌نامه غول‌های ادبی مانند ویرجینیا وولف، فرانتس کافکا و مارسل پروست نشان می‌دهد که چگونه تحقیر، ناتوانی و خشم در بطری کودک خود را به‌عنوان بیماری بزرگسالی نشان می‌دهد - چه سرطان، چه سکته مغزی. یا سایر بیماری‌های ناتوان‌کننده میلر که هرگز از بحث و جدل دوری نمی‌کند، جامعه را به‌عنوان یک کل ترغیب می‌کند که اعتقاد خود به فرمان چهارم را کنار بگذارد و برای والدینی که روش‌های ظالمانه تربیت فرزندشان منجر به زندگی ناخوشایند و اغلب ویران‌شده بزرگسالی شده است، بخشش نکنند. 

فیلیپ گریون، پروفسور راتگرز، می‌نویسد: در این اثر نیرومند، خوانندگان یاد خواهند گرفت که چگونه با راهنمایی روشنگرانه آلیس میلر با آسیب‌های آشکار و پنهان دوران کودکی خود مقابله کنند.

آلیس میلر

آلیس میلر روانشناس، روانکاو و فیلسوف لهستانی - سوئیسی، 12 ژانویه 1923 در لهستان چشم به جهان گشود. میلر به‌خاطر کتاب‌هایش در مورد کودک‌آزاری والدین که به زبان‌های مختلفی از جمله فارسی ترجمه شده مشهور است. کتاب دلهره‌های کودکی از میلر، شور و هیجانی برانگیخت و پس از انتشار به زبان انگلیسی در سال 1981 به یکی از پرفروش‌ترین‌های بین‌المللی تبدیل شد. نظرات او در مورد عواقب کودک‌آزاری بسیار تأثیرگذار شد. او در کتاب‌هایش از روانکاوی کناره گرفت و آن را شبیه به آموزش‌های سمی دانست.

به اعتقاد میلر پشت هر دیکتاتوری ترسناک، کشتار دسته‌جمعی و ترور، بدون استثنا یک کودک بسیار خوار و تحقیر شده وجود دارد که تنها در نتیجه انکار مطلق احساسش در ناتوانی مطلق زنده مانده است.

میلر زمانی که تیترهای بزرگ نشریات در مورد سوءرفتار در کلیساها به‌شدت بالا گرفته بود، نوشت: از بزرگسالان می‌خواهم با دردهایی که کودکان آن‌ها را تجربه می‌کنند، مواجه شوند. افسردگی، بیماری‌های گوناگون و اعتیاد به مواد مخدر می‌تواند خیانت نسبت به خود را در پی داشته باشد. در نهایت او در سن 87 سالگی در سال 2010 در فرانسه چشم از جهان فروبست.

از مهم‌ترین کتاب‌های میلر که در ایران به چاپ رسیده است می‌توان به کتاب دلهره‌های کودکی اشاره داشت که در انتشارات دانژه با نام غمنامه کودک تیزهوش انتشاریافته.

آلیس میلر خود می‌گوید موضوع اصلی همه کتاب‌هایش بررسی اثراتی است که در نتیجه انکار رنج‌های دوران کودکی در ما باقی می‌ماند و در هر کدام از کتاب‌هایش به جنبه خاصی از این تاثیرات اشاره می‌کند.

در این کتاب نیز به بررسی تاثیراتی می‌پردازد که انکار هیجانات قوی و واقعی روی بدن ما می‌گذارد. بخش اعظمی از کتاب بدن هرگز دروغ نمی‌گوید یا شاید بتوان گفت تمام آن حول همین موضوع می‌گردد که «شما مجبور نیستید والدین بی‌رحمی که در کودکی با شما بدرفتاری میکردن را دوست داشته باشید!»

بنابراین بیاید با خودمان صادق باشید. صرف اینکه خدا و جامعه می‌گویند یا چون آن‌ها پدر و مادرتون هستند و ‌شما با بخشش قلب خودتان را صاف می‌کنید، نباید تلاش کنید حس واقعی‌ای که دارید نادیده بگیرید. اگر نسبت به آن‌ها احساس خشم و‌ نفرت می‌کنید خودتان را ندامت نکنید. احساسات خود را بپذیرید تا دردهای ناشناخته‌ای که به واسطه‌ی این انکار به بدن‌تان تحمیل کردید بهبود پیدا کنند.

البته که لازم نیست تجربیات دلخراش کودکی‌تان را‌ به دیده‌ی اغماض بنگرید و بعد تلاش کنید حسی که در شما نیست را به فرزندان‌تان منتقل کنید. اگر شما در کودکی عشقی از والدین خود دریافت نکرده باشید در بزرگسالی مدام به دنبال جبرانی برای آن می‌گردید و قادر نخواهید بود عشقی هم به دیگران ارزانی کنید.

تا به این‌جای کار به نظر گفته‌های نویسنده بسیار مهم و قابل قبول است اما حالا موضوعاتی که باعث سردرگمی ‌می‌شود. به این خاطر که در بخش‌هایی از کتاب نویسنده اشاره می‌کند خانمی در جلساتش شرکت می‌کرد که مدعی بوده هیچ آزاری از سوی پدرومادرش ندیده اما وقتی اعترافات دیگران را می‌شنود، پی می‌برد که او هم تجربیاتی مشابه داشته. آیا یک عتاب و خطاب ساده یا مثلا بی‌توجهی مفرط هم‌ می‌تواند در زیرمجموعه این تعریف ذکر شود یا فقط کتک زدن و آزار جسمی و‌ جنسی شامل این قضیه می‌شود.

نویسنده در کتاب بدن هرگز دروغ نمی‌گوید به بررسی زندگی نویسنده‌های بزرگ هم می‌پردازد و در فصل‌های متعددی از بیماری و مرگ زودهنگام آن‌ها سخن به میان می‌آورد. طبیعتاً علت این اتفاقات را نیز به دوران کودکی آن‌ها ربط می‌دهد.

3 دلیل برای خواندن کتاب بدن هرگز دروغ نمی‌گوید

کودکی بسیار دوره‌ مهمی است، پس باید به چگونگی رشد فرزندانمان آگاه باشیم و آنها را پرورش دهیم، چه شغل مرتبط داریم و فرزند کوچک داریم، چه فرزند کوچک نداریم. به دلایل زیر دوره‌ کودکی بسیار مهم است: شخصیت کودک در این سن شکل می‌گیرد. اتفاقات مهمی در کودکی برای انسان رخ می‌دهد که باید از آنها آگاه باشد و آینده کودک وابسته به همان دوران کودکی است.



بخشی از کتاب بدن هرگز دروغ نمی‌گوید

پسر جوان که عاشق آزادی بود، در تأثیرپذیرترین سال‌های زندگی‌اش، در اینجا احساس یک زندانی را داشت، زیرا دروازه‌های این مدرسه فقط هنگام پیاده‌روی‌های اجباری و تحت نظارت نگهبان‌های نظامی باز می‌شد. شیلر در طول این هشت سال، به‌ندرت توانست یک روز کامل برای خودش داشته باشد؛ فقط گهگاهی می‌توانست یکی دو ساعت را برای کارهای دلخواهش صرف کند. در آن ایام چیزی به نام تعطیلات شناخته نمی‌شد و کسی از مرخصی گرفتن چیزی نشنیده بود. تمام طول روز تابع قوانین نظامی بود. شاگردان در خوابگاه‌های بسیار بزرگ می‌خوابیدند؛ در تابستان ساعت پنج، و در زمستان ساعت شش بیدار می‌شدند. افسران جزء بر مرتب‌کردن تختخواب‌ها و نظافت شخصی نظارت می‌کردند. سپس شاگردان به صف می‌رفتند به سالن مشق تا حضور و غیاب صبحگاهی انجام گیرد و از آنجا برای صبحانه به سالن غذاخوری می‌رفتند. صبحانه شامل نان و سوپ جو بود. همهٔ کارها از جمله گره کردن دست‌ها برای دعا و نشستن و ترک‌کردن محل، فقط با دستور افسران امکان‌پذیر بود.

کلاس‌ها از ساعت هفت صبح تا نیمهٔ روز ادامه داشت. سپس نوبت زنگ نیم‌ساعتی می‌رسید که همیشه برای شیلر جوان توبیخ به همراه داشت، به او لقب "خوک" داده بودند؛ زنگی که به نظافت شخصی اختصاص داشت که به Propreté معروف بود.

 شاگردان لباس کامل نظامی به تن می‌کردند: روپوش آبیِ کم‌رنگ با سرآستین‌های مشکی، جلیقه و شلوار سه‌ربعی سفید، پوتین، شمشیر باریک و کلاه سه‌گوش با پر زینتی و آویزهای دیگر. دوک (مؤسس این مدرسه) تحمل موی قرمز را نداشت و شیلر مجبور بود با پودر رنگ موهایش را تغییر دهد.

کدخبر: 13105


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
اللهم عجل لولیک الفرج
امید بانوان
System Advertise