کتاب خوب . امید بانوان؛ بسیاری از زنان هستند که همیشه با این ذهنیت زندگی کرده‌اند که باید از طرف مردها به آن‌ها احترام گذاشته شود. به آن‌ها یاد داده‌اند که  این مردان هستند که باید از داشتن تو خوش شانس باشند و این وظیفه‌ زن است که مرد را به دنبال خود بکشد.

در اصل این زنان یاد گرفته‌اند که فقط باید در یک رابطه «باشند» تا آن مرد را از خود راضی کنند و کار آن‌ها همین جا تمام می‌شود. این زنان تصور می‌کنند که همیشه باید مردان را در تعقیب خود نگه دارند و تنها مردان هستند که باید در رابطه با یک زن عشق‌ورزی را بدانند.

 این تصور و انتظار غلط از مردان بعد از مدتی باعث می‌شود تا رابطه دچار ترک و در نهایت شکست شود و زن بگوید که این مرد بود که مرا درک نکرد و رابطه را تمام کرد. اما مسئله‌ مهم است که زنان هم برای حفظ رابطه باید تلاش کنند و احساس واقعی خود را به مردان نشان دهند.

 کتاب «زن‌ها مردها را از دست می‌دهند،چرا؟» در حوزه‌ روانشناسی  و با هدف راهکارهای همسرگزینی برای زنانی نوشته شده است که به دنبال درک پیچیدگی‌های درونی و ویژگی‌های فردی طرف مقابل هستند و می‌خواهند راز و رمزهای یک رابطه‌ خوب را قبل از ازدواج کشف کنند.

 زنانی که از شکست و رابطه‌ نافرجام می‌ترسند و نمی‌دانند چطور باید  محبت و عشق ورزیدن به مردان را یاد بگیرند. زنانی که در روابط قبلی یا فعلی خود شکست خوردند  و به دنبال ترمیم رابطه‌ی خود هستند هم می‌توانند از مطالب کتاب استفاده کنند.

دو ترجمه از کتاب جس مک کان

«نشر البرز» کتاب زن‌ها مردها را از دست می‌دهند،چرا؟ را با ترجمه‌ « مهراوه فیروز» منتشر کرده است.

«انتشارات پارو» ناشر دیگری است که کتاب زن‌ها مردها را از دست می‌دهند،چرا؟ را منتشر کرده است. این کتاب را «فرانک سالاری» به فارسی ترجمه کرده است.

مروری بر فصل‌های کتاب زن‌ها مردها را از دست می‌دهند چرا؟

جس مک کان کتاب «زن‌ها مردها را از دست می‌دهند چرا» در 8 بخش نوشته است. هر بخش از کتاب به زنان می‌آموزد چطور کنترل روابط خود را به دست بگیرند و از نظر عاطفی متحمل شکست نشوند.

نویسنده بخش اول کتاب با عنوان « این مشکل تو است، نه مرد!» را با خاطره‌ای از دوست خود شروع می‌کند و در طی آن به خواننده توضیح می‌دهد که نباید همیشه این‌طور فکر کرد که اگر رابطه با یک مرد به جای درستی نرسیده است پس مشکل از اوست.

مک کان توضیح می‌دهد که اول از هرچیز در تعاملات خود با مردان باید جوانب امر را سنجید و به این موضوع فکر کرد که «شاید مشکل از من باشد». در ادامه نویسنده توضیح می‌دهد که بعد از پذیرفتن مشکل باید چه اقداماتی کرد.

در واقع در این بخش مک کان به زنان می‌آموزد که در قدم اول زنان باید یاد بگیرند چطور با مردان رفتار کنند و کنترل احساسات خود را به دست بگیرند.

بخش دوم «قواعد بازی» این موضوع را بررسی می‌کند که موفقیت در فروش خوب تنها راضی کردن مشتری برای خرید نیست بلکه مجموعه‌ای از روش‌ها و تکنیک‌هاست که باید در زمان‌بندی درست و با برنامه‌ریزی اجرا شود.

 نویسنده در ادامه توضیح می‌دهد که با این روش حتی می‌توان به مرد رویاها رسید. در واقع یادگیری قواعد بازی به زنان این امکان را می‌دهد تا به جواب سوال‌هایی مثل چرا وقتی به مردان بی‌اعتنا می‌شویم آن‌ها به ما توجه می‌کنند؟ چرا وقتی به کسی توجه می‌کنیم او به ما بی‌توجه است؟ و نظیر این‌ها پاسخ دهید. بخش دوم کتاب با تاکید بر این نکته که عشق‌ورزی نوعی مهارت است که نیاز به زمان دارد به زنان می‌گوید که چطور با یادگیری مهارت‌ها می‌توان به موفقیت در رابطه رسید.

«خود را بشناسید» عنوان بخش سوم کتاب است که توضیح جالبی از شناخت خود به خواننده ارائه می‌کند. زنان کافی است درباره‌ خود فکر کنند و ارزش واقعی خود را بشناسند.

 این همان نکته‌ای است که نویسنده با عبارت «عاشق خود باشید» بر آن تاکید می‎کند. اعتماد به نفس، اطمینان به خود، داشتن ظاهر مناسب و متفاوت بودن مواردی هستند که در این فصل از آن‌ها صحبت می‌شود.

در بخش چهارم «یافتن مرد» جس مك کان به خوانندگان می‌آموزد که خلاق بودن در روابط با مردان به چه شکل است. نکته‌ای که او در این بخش از آن صحبت می‌کند این است که چطور می‌توان وارد گفت‌وگو با یک مرد شد. جس مک کان 3 روش آسان را برای استفاده از اولین ملاقات با یک شخص توضیح می‌دهد.

«علاقه‌مند کردن مرد» عنوان بخش پنجم کتاب است. یکی از راهکارهایی که کتاب برای علاقه‌مندکردن مردان توصیه کرده شناختن نشانه‌هاست. زنان باید یاد بگیرند سطح علاقه‌ی مردان را به خودشان مشخص کنند.

نویسنده توضیح می‌دهد که شناخت این نشانه وابسته به محوطه‌ خاکستری رنگ است. در ادامه نویسنده توضیح می‌دهد که محوطه‌ی خاکستری چیست و چهار راهکار برای فهمیدن این موضوع که چطور می‌توان فهمید مردی به یک زن علاقه دارد یا نه را ارائه می‌دهد.

بخش ششم کتاب «علاقه‌مند نگه داشتن مرد» است. مک کان توضیح می‌دهد که اگر زنان در ابتدای رابطه همه‌ گلوله‌های خود را شلیک کنند عاقبت علاقه‌ مردان را به خود از دست می‌دهند. او می‌گوید «در ابتدا مرد تنها در پی شناخت شما و دانستن این موضوع است که آیا از شما خوشش می‌آید یا نه. او نمی‌تواند قصد و غرضش را به شما بگوید، زیرا هنوز خودش هم نیت خودش را نمی‌داند». در ادامه نویسنده با چند نکته به زنان می‌آموزد که چطور می‌توانند بر اوضاع مسلط شوند و رابطه‌ خود را به شکل درست حفظ کنند.

در بخش هفتم «بستن قرارداد»، مک کان به زنان می‌آموزد که چطور رفتاری داشته باشند که مردان را در رابطه حفظ کنند و آن‌ مرد دیگر نتواند زن را نادیده بگیرد.

 یکی از روش‌هایی که نویسنده در این قسمت به زنان آموزش می‌دهد روش «ترس از دست دادن» است. مک کان می‌گوید: « او نباید بداند که کاملا شما را به دست آورده است. اگر مردی عاشق شما شد، عقل خود را از دست ندهید. به خاطر داشته باشید تا زمانی که مرد صد در صد از احساس شما نسبت به خودش مطمئن نباشد، این ترس را خواهد داشت که ممکن است هر لحظه شما را از دست بدهد و همین ترس است که موجب می‌شود او بیش‌تر التماس کند».

بخش آخر کتاب با عنوان «حفظ ذهنیت درست» به زنان می‌آموزد که چطور در روابطی که نتیجه‌بخش نیست منطقی باشند. او به زنان توصیه می‌کند اگر مردی به معنای واقعی خواستار آن‌ها نبود این موضوع به زن مرتبط نیست. او باید یاد بگیرد با این موضوع کنار بیاید و فرصت دیگری به خود بدهد.

درباره جس مک کان

جس مک کان نویسنده و مربی ازدواج در آمریکا است. او تا به حال به هزاران زن و مرد مجرد کمک کرده تا با استفاده از روش‌ها و راهکارهای او عشق حقیقی خود را بیابند و یک رابطه‌ موفق و شاد را تجربه کنند. جس با استفاده از تکنیک‌های اثبات شده‌ خود به زنان نشان می‌دهد که سریعا جواب این سوال که :«اشتباه من چیست» را پیدا کنند.

مک کان کتاب زن ها مردها را از دست می دهند چرا؟‌  را در سال ۲۰۱۳ بازبینی و منتشر کرده است. او در این کتاب روش‌های غیر معمولی را که دو طرف برای آشنایی می‌توانند استفاده کنند ارائه می‌دهد. خود مک کان هم با استفاده از  همین روش‌ها توانسته همسرش را پیدا کند و در حرفه‌اش به موفقیت دست پیدا کند.

مک‌کان در سایت خود از تجربیاتش نوشته است: «خوشبختانه بعد از اتمام تحصیلات دانشگاه با مردی آشنا شدم که به من نشان داد همه‌ مردها مثل هم نیستند. این مرد مهربان، شوخ طبع و دوست داشتنی بود و اولین رابطه‌ی حقیقی‌ بود که در تمام عمرم تجربه کرده بودم. آشنایی با او باعث شد طرز تفکرم در مورد بی احساس بودن مردها به کلی عوض شود. من متوجه شدم در دنیا مردانی هستند که با ابراز احساسات من هماهنگ هستند و با یادگیری چند نکته بسیار مهم توانستم رابطه ام را حفط کنم. در نهایت این رابطه به یک ازدواج موفق منجر شد و امروز این مرد همسر فوق العاده‌ی من است. اگر ذهنیتم تغییر نکرده بود احتمالا هنوز هم در چرخه‌ آشنایی و ملاقات با مردان بودم. حالا تصمیم دارم تجربیاتم را با زنان سهیم شوم.»

در بخشی از کتاب زن‌ها مردها را از دست می‌دهند.چرا؟ می‌خوانیم

همان‌طور که قبلا گفتم، در یک رابطه نتیجه مطلوبی حاصل نمی‌شود، بیشتر زن‌ها، مردها را مقصر می‌دانند. زن‌ها هیچ وقت نمی‌خواهند بپذیرند کار اشتباهی انجام داده‌اند. زیرا اگر این کار را بکنند، آن‌گاه باید سرزنش خراب شدن رابطه را هم بپذیرند.

زمانی که آدیسون می‌‌خواست برای بار دهم به گاویان ناسزا بگوید، با خود گفتم شاید این موضوع که همه‌ مردانی که سر راه او قرار می‌ گیرند، آدم‌های احمقی از کار درمی‌آیند، اتفاقی نیست! شاید یک دلیل واقعی برای این موضوع وجود دارد. به‌ نظر یک مقدار عجیب می‌‌آید، اینکه همه‌ افرادی که موردعلاقه‌ او قرار می‌‌گیرند، با اینکه ویژگی‌های اخلاقی آنان متفاوت است، عاقبت او را دیوانه می‌کنند، اما آدیسون همچنان به یک نتیجه می‌‌رسید. می‌دانستم موضوع از چه قرار است؛ یک عامل مشترک در همه‌ این موارد وجود داشت و این عامل مشترک مردها نبودند! گفتم: «آدیسون، هیچ‌ وقت فکر کرده‌ای ممکن است مشکل از سوی تو باشد نه او؟»