بهشت زیبای خدا، حقیقت دارد ...
«بهشت زیبای خدا، حقیقت دارد (سفر یک جراح برجسته مغز و اعصاب، به جهان پس از مرگ)» نوشته دکتر ایبِن الکساندر است.
کتاب خوب- امیدبانوان؛ در دهم نوامبر سال ۲۰۰۸ دچار یک بیماری نادر شدم و به مدت هفت روز متوالی به کما رفتم. بهعنوان یک جراح مغز و اعصاب، در طول سالها، داستانهایی از تجربیات عجیب مردم، اغلب بعد از ایست قلبی، شنیده بودم؛ داستانهایی از سفر به مکانهایی اسرارآمیز و مناظر فوقالعاده، صحبت کردن با بستگانی که از دنیا رفته بودند و حتی دیدار با خداوند! بدون شک مباحث فوقالعادهای بودند، اما به نظر من، همگی توهم و خیال محض بودند.
چه چیزی باعث چنین تجربیات فرازمینی میشد که این افراد اغلب از آن میگویند؟ همه هوشیاری انسان بر پایه مغز است. اگر مغز کار نکند، انسان نمیتواند هوشیار باشد. اما این نظراتم همگی مربوط به قبل از زمانی هستند که مغز خودم آسیب دید.
وقتی به کما رفتم، مشکل عملکرد نامطلوب مغزم نبود، بلکه مغزم درواقع اصلا کار نمیکرد. حال دیگر باور دارم که همین مسأله، دلیل عمق و شدت «تجربه نزدیک به مرگ» بوده است که خود دچارش شده بودم.
من با دنیایی از هوشیاری مواجه شده بودم که کاملا فارغ از محدودیتهای مغز فیزیکیام بود. مورد من، نمونه خارقالعادهای از تجربیات نزدیک به مرگ بود.
به عنوان جراحی مجرب و با تکیه بر دههها تحقیق و تجربهی عملی اتاق عمل، میتوانستم به خوبی در زمینه واقعیت آنچه بر سرم آمده بود و همینطور پیامدهای آن، اعلام نظر کنم. این تجربه به من نشان داد که مرگ بدن و مغز، پایان هوشیاری نیست و اینکه انسان پس از مرگ نیز به حیات ادامه میدهد.
جایی که من به آن رفتم، واقعی بود. آنجا به قدری واقعی بود که در قیاس با آن، زندگی کنونی ما، کاملا خوابمانند به نظر میرسد. این زندگی بیمعنی نیست، اما ما بیشتر اوقات آن را بیمعنی تلقی میکنیم. اتفاقاتی که در حالت کما برای من رخ دادند، بدون شک مهمترین داستانیست که همیشه خواهم گفت.
وظیفه خود میدانم که آنچه را خارج از کالبد انسان و این جهان دیدهام، به دیگران منتقل کنم. به ویژه اصرار دارم داستانم را به گوش کسانی برسانم که قبلا داستانهای مشابهی شنیده اما نتوانستهاند کاملا باور کنند.
کدخبر: 6527