شنبه، 07 اسفند 1400 - 09:26

شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی

شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی کتابی در زمینه روان‌شناسی و روان‌درمانی نوشته لوری گاتلیب است.

کتاب خوب- امیدبانوان؛ این کتاب می‌پرسد: «چطور می‌توانیم تغییر کنیم؟» و پاسخ می‌دهد: «در رابطه داشتن با دیگران»

البته منظور از رابطه با دیگران دیگران در این کتاب رابطه میان روان درمانگر و بیمار است. رابطه‌ای که نیازمند یک اعتماد متقابل و مقدس است.

 نویسنده در این کتاب ماجرای رابطه خودش را با چند بیمار با اجازه از بیماران و باشرط نام نبردن از آنان تشریح کرده است. هدف نویسنده از مطرح کردن ارتباطط خود و بیمارانش این بوده که انسانیت را در انها مکشوف سازد تا بتوانیم خودمان را وضح‌تر ببینیم، به عبارت دیگر اگر خود را در لابه‌لای صفحات این کتاب دیدی تعجب نکنید زیرا در وجود هر کدام از ما رازها و ناگفته‌هایی است که شاید میان همه‌مان مشترک باشد و با خواندن این کتاب و شرح احوال بیماران گاتلیب بتوانیم خود ناشناخته و به انزوا رفته‌مان را بیابیم. خودی که شاید تا بحال جرأت آن را نداشته‌ایم ردباره‌اش با کسی حرف بزنیم چه رسد به رفتن پیش روان‌درمانگر.

 

خواندن کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

 همه علاقه‌مندان به کتاب‌های روان‌شناسی و روان درمانی و روان‌درمانگران جوان

 

درباره لوری گاتلیب

لوری گاتلیب، روان‌شناس و نویسندهٔ پرفروش نیویورک‌تایمز است و ستون مشاورهٔ هفتگی «درمانگر عزیز» را برای آتلانتیک می‌نویسد که در آن ویراستار مشترک هم هست. او برای مجلهٔ نیویورک‌تایمز مطلب نوشته است و در برنامه‌های تودی، گودمورنینگ امریکا، سی‌بی‌اس دیس مورنینگ، سی‌ان‌ان و ان‌پی‌آر حضور داشته است. او در لس‌آنجلس زندگی می‌کند.

 

بخشی از کتاب شاید نیاز داری با یک نفر حرف بزنی

در مطب همکارم مکسین هستیم – صندلی‌های قدیمی، چوب کهنه‌نما، پارچه‌های عتیقه و سایه‌روشن‌های ملایم کِرِم. امروز نوبت من است که در گروه مشاوره، موردی را ارائه کنم و می‌خواهم دربارهٔ بیماری صحبت کنم که به نظر نمی‌رسد بتوانم کمکش کنم.

مشکل از اوست؟ از من است؟ آمده‌ام اینجا تا بفهمم.

بکا سی‌ساله است و یک سال قبل به من مراجعه کرد چون در زندگی اجتماعی‌اش به مشکل برخورده بود. عملکردش سر کار خوب بود اما از اینکه همکارانش او را به جمع خود راه نمی‌دادند و هیچ وقت از او دعوت نمی‌کردند برای ناهار یا نوشیدنی به آنها ملحق شود، احساس آزردگی می‌کرد. در همین حین تازه با مردهای مختلفی قرار گذاشته بود که در ابتدا هیجان‌زده به نظر می‌رسیدند اما بعد از دو ماه رابطه را به هم می‌زدند.

مشکل از او بود؟ از آنها بود؟ به درمان روی آورده بود تا بفهمد.

این بار اولی نیست که بکا را در روز جمعه ساعت چهار، زمان جلسهٔ هفتگی گروهمان، مطرح کرده‌ام. با اینکه الزامی نیست، گروه‌های مشاوره پای ثابت زندگی بسیاری از درمانگرهاست. در کار کردن به‌تنهایی، مزیت بازخورد دیگران را نداریم، چه تشویق باشد به خاطر کاری که به‌خوبی انجام داده‌ایم یا بازخوردی در این‌باره که چطور بهتر عمل کنیم. اینجا نه‌تنها بیمارانمان را می‌سنجیم، بلکه خودمان را هم در رابطه با بیمارانمان در معرض سنجش قرار می‌دهیم.

توی گروه‌مان آندریا می‌تواند به من بگوید «این بیمار شبیه برادرت است، دلیلش این است که این طوری پاسخ می‌دهی.» من می‌توانم به یان کمک کنم احساساتش را دربارهٔ بیماری که جلساتش را با گزارش فالش شروع می‌کند، کنترل کند (او می‌گوید «نمی‌توانم این دری‌وری‌های مزخرف را تحمل کنم») مشاورهٔ گروهی یک نظامِ – ناکامل، اما ارزشمند – از چک و میزان کردن‌ها است برای مطمئن شدن از این که عینیت‌گرایی را مدّنظر داریم، به مضامین مهم توجه می‌کنیم و هیچ چیز واضحی را در درمان از قلم نمی‌اندازیم.

 

کدخبر: 8056


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
اللهم عجل لولیک الفرج
امید بانوان
System Advertise