خانواده کانون تربیت وندالیسم
وندالیست به کسی میگوییم که به عمد، از روی آگاهی و با غرض دست به تخریب اموال عمومی، بناهای تاریخی و مبلمان شهری میزند. وندالیست در واقع یک مخرب و ویرانگر است که به دنبال هرج و مرج و خرابکاری است. برای او فرقی ندارد که با سنگ شیشه قطار را نشانه بگیرد یا با ذغال روی سنگنوشتههای یک اثر تاریخی با خط کج و معوج یادگاری حک کند، یا در توالتهای عمومی انواع کلمات و فحشهای رکیک را بنویسد.

کرج- امید بانوان؛ تیلدا حسینی؛ یک شهر زیبا، ویترینی از فرهنگ مردمان آن شهر و نمونه کوچکی از فرهنگ ملت آن کشور است. هرچه قدر این ویترین شیک و تمیزتر باشد، بیانگر ذهن پویا و خلاق مردمان آن شهر است و هر چه قدر این ویترین از نابسامانی و آلودگی بصری بیشتری برخوردار باشد ناخودآگاه ما را به تصویر مبهمی از ذهنهای آشفته و خستهای جلب میکند که همه چیز را یا خاکستری میبینند یا خاکستری میخواهند.
برای چنین ذهنهای خط خطی، روحهای مچاله شده و پرخاشگران همیشه عاصی چه فرقی دارد که ذهن هنرمند و خلاقی هزاران سال پیش با کمترین امکانات بنایی را در اوج شکوه و زیبایی به بناهای تاریخی این شهر افزود که اکنون در لیست مفاخر تاریخی جهان ثبت شده است.
او خسته است، میفهمی؟!خسته! خسته از این همه زیبایی، این همه استعداد به فعلیت رسیده و این همه تمجید از کسی که سالهای دوریست از این دنیا رخت بربسته درحالی که یک اثر ماندگار از خود به جا گذاشته است. ذهن مخرب یک وندالیست هم، میخواهد یادگاری از خود در این دنیا بگذارد و اتفاقا روح درمانده و بیمار وی به شدت در این آرزوست که امضایی زشت پای این اثر بگذارد تا حقارت روح ویرانگر خود را بیشتر به همعصران خود نشان دهد.
وندالیست به کسی میگوییم که به عمد، از روی آگاهی و با غرض دست به تخریب اموال عمومی، بناهای تاریخی و مبلمان شهری میزند. وندالیست در واقع یک مخرب و ویرانگر است که به دنبال هرج و مرج و خرابکاری است. برای او فرقی ندارد که با سنگ شیشه قطار را نشانه بگیرد یا با ذغال روی سنگنوشتههای یک اثر تاریخی با خط کج و معوج یادگاری حک کند، یا در توالتهای عمومی انواع کلمات و فحشهای رکیک را بنویسد. در هر کجا که باشد و در هر شرایطی که قرار گیرد بلافاصله دست به ابتکار عمل میزند و اتفاقا در این تخریب از چنان سرعتی نیز برخوردار است که با اولین وسیلهای که در آن نزدیکی یافت میشود، کار تخریب را شروع میکند. حال کلیدی باشد که از کنار ماشین مدل بالایی که رد میشود خطی از حضور وی را به روی بدنه خودرو ترسیم کند. جسم نوک تیزی مثل چاقو باشد که تنه درخت کهنسالی را میتراشد. سنگی باشد که کیوسک تلفنی را نشانه میرود. چسبی باشد که در خودپرداز بانکی ریخته میشود. ترقهای باشد که در سطل زبالهای پرتاب میشود. ماژیک و خودکاری باشد که هنگام تدریس معلم و استاد او بتواند دلنوشتههای خود را روی میز و صندلی بنویسد و ... الی آخر.
همانطور که میدانید واژه وندالیست از قوم مهاجمی گرفته شد که هنگام جنگ با دشمن همه چیز را ویران میکردند. از آن به بعد به تخریبگران شهر و طبیعت این واژه اطلاق شد. اما نکته ظریفی در این جا وجود دارد، وندالیستهای آن زمان در هنگام جنگ با دشمن شهر و دیار دشمن را تخریب میکردند ولی وندالیستهای امروزی به جامعه و شهر و فرهنگ خود نیز رحم نمیکنند. کدام آدم عاقلی را دیدهاید که تیشه به ریشه تاریخ و وطن خود بزند؟
در مورد این تخریبگران تحقیقات فراوانی صورت گرفته است که از مطالعه چکیده آن میتوان به این نتیجه ضمنی رسید که اولا شخصیتهایی که به این ناهنجاری با به تعبیر بهتر بیماری خرابکاری مبتلا هستند، بسیار خشمگین و پرخاشگر هستند و در بستر خانوادهای تربیت شدهاند که از انواع کمبودهای اقتصادی و فرهنگی و توزیع ناعادلانه امکانات اجتماعی و رفاهی گلهمند و عاصی هستند. این افراد به شدت احساس میکنند جامعه نسبت به آنان تبعیض قائل شده و هرگز فرصت رشد یا دسترسی به آن آرمانهای مطلوب را به آنان نداده است.
ثانیا، در خود کانون خانواده نیز هیچ تعامل دوستانهای بین والدین و فرزندان وجود نداشته است و والدین این کودکان با انواع تحقیر و توهین، سختگرفتنهای بیجا و آزارهای کلامی اعتماد به نفس را در آنها کاهش داده و شعله خشم را در آنان افزودهاند؛ در نتیجه کودکان به ویژه پسران این نوع خانوادهها راه غیرمتعارفی برای تخلیه خشم و خشونت درونی خود یافتهاند که منجر به همان رفتارهای وندالیسمی شده است. شواهد نیز نشانگر این است که اغلب این نوع کودکان بارها در مدرسه مورد تنبیه بدنی قرار گرفته یا حتی اقدام به فرار از مدرسه کردهاند.
اما صرف تعریف یک واژه یا بیان خصوصیات این افراد ما را بر آن نداشت که به نوشتن این مطلب بپردازیم، بلکه هدف اصلی این بود که جامعه را از این موضوع آگاه کنیم که چقدر بستر خانواده، نوع ارتباطات و نحوه تربیت یک کودک میتواند تاثیر بسیار مهمی در منش و رفتار او و متعاقبا در فرهنگ و هنجارهای یک جامعه بگذارد.
هر جامعهای از فراز و فرودهای اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی برخوردار است، شکاف عمیق اقتصادی حاکم در جامعه امروز شاید به مراتب بیشتر نیز شود ولی این امر نباید سبب عمیقتر شدن فاصله بین ما و فرزندانمان و از آن مهمتر سبب ایجاد رخنهای بین باورهای درست یا نادرست یک جامعه شود. یک ضعف روحی فردی نباید به یک ضعف روحی جمعی تبدیل شود و جامعه به بیتفاوتی برسد که اگر این اتفاق ناخوشایند رخ دهد و از کنار رفتار وندالیستها به سادگی بگذریم آنان همه شهر را تخته سیاهی برای مشق رفتار ناشایست خود خواهند کرد و از آثار تاریخی و فرهنگ این مرز و بوم چیزی به یادگار نمیماند جز ردپای ذهن عصیانگری که به دلیل عدم پذیرش هویت خود به انکار یک ملت و یک تاریخ پرداخت.
کدخبر: 104
روزنامهنگار: تیلدا حسینی