دوشنبه، 07 آذر 1401 - 10:00

فمینیسم

کتاب الکترونیکی «فمینیسم» نوشتهٔ مارگارت والترز با ترجمهٔ بنفشه جمالی در نشر افکار چاپ شده است. «مارگارت والترز، نویسنده و منتقد ادبی اهل انگلستان، در این کتاب سعی کرده است با بررسی تاریخی تلاش‌ها و مبارزات زنان در انگلستان، این سؤال را مطرح کند که امروز زنان با وجود گذشت سال‌ها از موج اول فمینیسم درگیر چه مسائلی هستند و با چه نوع تبعیض‌هایی دست و پنجه نرم می‌کنند.

کتاب خوب_ امیدبانوان؛ در قرن بیستم، موج اول فمینیسم، مطالبهٔ برابری سیاسی و اجتماعی را مطرح کرد. در دههٔ ۱۹۷۰، موج دوم فمینیسم، تمرکز خود را برحقوق جنسی زنان و حقوق آنها در محیط خانواده قرار داد. این مطالبات با وجود گذشت سال‌ها و تلاش‌های زیادی که انجام شده، همچنان هدف اصلی واکنش‌های منفی به فعالیت‌های فمینیست‌ها است. در دههٔ ۱۹۷۰، شعار «امر شخصی، به مثابهٔ امر سیاسی است بسیار فراگیر شد، شعاری که فمینیست‌های معاصر تلاش در جهت تغییر آن دارند. بر اساس این شعار، امر سیاسی صرفا به امری خصوصی تقلیل داده شده است. در حالی که می‌دانیم مطالباتی مرتبط با زندگی خانوادگی و مسائل جنسی که پیامدهای سیاسی دارند، همچنان و به صورت فوری نیازمند توجه هستند.

این کتاب تنها برشی کوتاه از فعالیت زنان برابری‌خواه در انگلستان است. فصل اول کتاب به دورانی بازمی‌گردد که مذهب تنها راه ابراز وجود زنان بود. دورانی که زنان مجرد از سوی خانواده‌هایشان به دیر و صومعه تبعید می‌شدند و آنجا برای برخی از آنان مکان امنی برای اندیشیدن و یاد گرفتن بود. والترز در فصل بعد به فمینیسم سکولار می‌پردازد؛ دوره‌هایی که زنان جدا شده از سنت‌ها به‌شدت سرکوب می‌شدند و در بسیاری از مواقع به بیمارستان‌های روانی فرستاده می‌شدند.

 

کتاب فمینیسم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به کسانی که مایل هستند دربارهٔ تاریخچهٔ فمینیسم اطلاعات بیشتری کسب کنند، پیشنهاد می‌کنیم.

 

بخشی از کتاب فمینیسم

هیلگاردِ بینگن در اواخر قرن یازدهم به دنیا آمد، راهبه شد و بعدها ریاست یک صومعهٔ کوچک در راین‌لند را به‌عهده گرفت. هیلگارد که تا سال‌ها به‌عنوان نویسنده‌ای تأثیرگذار شناخته شده بود، به‌تازگی استعداد موسیقیایی‌اش نیز کشف و تجلیل شده است. این نویسنده در دوران فعالیتش گاهی از این‌که کارهایش «غیرزنانه» است، دچار تردید می‌شد. به همین علت، نامه‌ای به برناردِ کلروو یکی از رهبران کلیسای دوران خود فرستاد و از او پرسید: «آیا به‌عنوان زنی تحصیل‌نکرده باید همچنان به نوشتن و فعالیت در زمینهٔ موسیقی ادامه بدهد یا نه؟» کشیش او را تشویق کرد و سال‌ها بعد هیلگارد تبدیل به فردی شناخته شده و محترم در سراسر اروپا شد. هیلگارد در شصت‌سالگی به قصد انجام موعظه و سخنرانی به سراسر سرزمین آلمان سفر کرد. تا آن‌زمان تنها کشیشان مرد اجازهٔ موعظه داشتند.

هیلگارد همانند سایر زنان قرون وسطایی هنگامی‌که می‌خواست تصویری از خداوند - که غیرقابل تصور است - و چگونگی ادراک خود را از عشق خداوند برای دیگران توضیح دهد، به زنانگی خود و به‌خصوص به تجربهٔ مادری‌اش رجوع می‌کرد و از آن به‌عنوان «مادرانگی خداوند» یاد می‌کرد. او می‌نوشت: «خداوند دوباره لطفش را نشان داد. همانند زمانی که مادری به کودک گریانش شیر می‌دهد.» برخی زنان مذهبی با احساسات مادرانه‌ای که داشتند، عیسی را همچون نوزادی تصور می‌کردند.

«آیا تنها به این دلیل که من یک زن هستم نمی‌توانم از مرحمت و لطف خداوند صحبت کنم؟» این جمله را جولیانِ نورویچ، زنی انگلیسی که در اوایل قرن پانزدهم زندگی می‌کرد، پرسیده است. او می‌گوید: «نجات‌دهنده مادر واقعی ماست. کسی که ما را ابدی آفریده و احاطه کرده است... ما بابت رحمت و بخشندگی ناشی از مادرانگی او آزاد آفریده شده‌ایم...» برخلاف بقیهٔ زنانِ آن دوران، جولیانِ نورویچ در بیان نظرات خود بسیار صریح بود. او مسیح را این‌گونه توصیف می‌کرد: «مادری مهربان و دوست‌داشتنی که به نیازهای کودکانش واقف و به‌دقت مراقب آن‌ها است. مادر به کودکش شیر می‌دهد، اما مادر عزیزمان، مسیح، سخاوتمندانه ما را با شیرهٔ جانش تغذیه می‌کند...».

 

 

کدخبر: 11334


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
اللهم عجل لولیک الفرج
امید بانوان
System Advertise