مرکزیت خبرهای ایران چرا دست رسانههای خارجی است؟
در حالیکه رسانههای داخلی از انتشار جزئیات مذاکرات ایران و آمریکا محروم ماندهاند، خبرگزاریهای خارجی به مرجع اصلی اطلاعرسانی در این باره تبدیل شدهاند. «زهرا نژادبهرام» فعال سیاسی در یادداشتی تحلیلی این وضعیت را نقد کرده و خواستار بازنگری در نگاه حاکم به رسانههای داخلی شده است.

یادداشت. امید بانوان؛ در روزگاری که مرزهای اطلاعاتی دیگر محدود به جغرافیا نیستند و افکار عمومی، مهمترین پشتوانه سیاستگذاریها به شمار میرود، غیبت رسانههای داخلی در پوشش اخبار مهمی چون مذاکرات ایران و آمریکا، پرسشبرانگیز است. «زهرا نژادبهرام» فعال سیاسی و اجتماعی، در این یادداشت که در روزنامه آرمان امروز منتشر شده است، با نگاهی منتقدانه به نقش کمرنگ رسانههای داخلی در جریان اطلاعرسانی، از واگذاری مرجعیت خبری به رسانههای خارجی ابراز نگرانی کرده و خواستار بازنگری در سیاستهای رسانهای کشور شده است.
متن یادداشت: عملکرد رسانهای در دور اخیر مذاکرات ایران و آمریکا مؤید این واقعیت است که بهرغم توافق نانوشته بر عدم طرح موضوع و جزئیات مذاکرات در فضای رسانهها و دور ماندن رسانههای ایران از متن مباحث صورتگرفته، منابع خارجی با انتشار برخی مسائل، بار دیگر بهعنوان مرکزیت خبری جایگاه خود را تحکیم کردهاند.
وقتی اخبار آکسیوس، رویترز و NBC و CNN در خصوص مذاکراتی که به ایران مربوط است، بهعنوان منبع اصلی مورد استناد قرار میگیرند، این سؤال پیش میآید که چرا؟ چه موانعی بر سر راه رسانههای داخلی در اطلاعرسانی وجود دارد؟ جایگاه واقعی رسانههای ایرانی در منظومه خبری مردم و مسئولان کجاست؟ و آیا اصلاً این موضوع برای نظام سیاسی - فرهنگی کشور اهمیتی دارد؟ اینها سؤالاتی است که هر ایرانی دغدغهمند را به تأمل وادار میکند و پاسخی شفاف از سوی تصمیمگیران میطلبد.
درحالیکه تمام ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور در انتظار نتایج مذاکرات هستند، مسئولان تنها به کلیگویی بسنده میکنند.
در حالی که تمام ظرفیتهای
اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور در انتظار نتایج مذاکرات هستند، مسئولان تنها به کلیگویی
بسنده میکنند و در مقابل، رسانههای خارجی حتی جزئیات پیشنهادها را منتشر میکنند.
این وضعیت از دو منظر قابلتوجه است؛ نخست، ظاهراً نوعی عدم باور به حقوق رسانهها
در میان سیاستورزان ریشه دوانده و عبور از آن دشوار شده است. دوم، واگذاری مرجعیت
اطلاعرسانی به خارج از مرزها که نه تازه است و نه قابل دفاع.
نگرانی اینجاست که حفاظت از منافع ملی در امر اطلاعرسانی، ناخودآگاه به رسانههایی واگذار شده که نه دغدغه ایران دارند و نه تعهدی به مردمش. برای مثال، زمانی که زمان و مکان مذاکرات از سوی مسئولان ایرانی تا لحظه آخر پنهان میماند، اما خبرنگاران خارجی با قاطعیت خبر میدهند؛ یا وقتی مسئولان از دریافت نامه ترامپ به رهبری سخنی نمیگویند؛ ولی رسانههای خارجی متن نامه را منتشر میکنند؛ اینها همه نشانه وجود شکافی جدی میان باور به آزادی بیان و درک اهمیت ارتباطات در عصر حاضر است.
امروز رسانه به نخستین یا دومین رکن نظامهای مردمسالار بدل شده است.
به نظر میرسد تصمیمگیران، انقلاب ارتباطی را صرفاً تولد فناوری دانستهاند نه شکلگیری عصر جدیدی از روابط سیاسی و اجتماعی. رسانه را کنار گذاشتن، به معنای انکار تأثیر آن در این عصر است. اگر زمانی مطبوعات را رکن چهارم دموکراسی میدانستند، امروز رسانه به نخستین یا دومین رکن نظامهای مردمسالار بدل شده است.
در نهایت، چارهای جز تغییر رویکرد باقی نمیماند. اگر قرار است افکار عمومی با مذاکرهکنندگان همراه شوند، باید در جریان باشند. نه اینکه خبرها را از رسانههای خارجی بشنوند. تنها در صورتی میتوان رسانههای داخلی را به محوری برای رقابت و حفاظت از منافع ملی تبدیل کرد که هویت و مرجعیت آنها به رسمیت شناخته شود.
کدخبر: 20202
منبع: آرمان امروز