سه‌شنبه، 10 دی 1398 - 12:36

در کفت و گو با «معصومه قیطاسی» نویسنده حوزه دفاع مقدس مطرح شد؛

90 درصد نویسندگان حوزه ایثار و شهادت بانوان هستند

نویسنده کتاب‌های حوزه ایثار و شهادت می‌گوید: نود درصد نویسندگان این حوزه بانوان هستندکه اجازه نمی‌دهند این سبک و سیاق فراموش شود و ادامه‌دهنده راه شهدا هستند.

کرج- امید بانوان؛ نوید شاهد البرز به قلم «نجمه اباذری» گفتگویی با «معصومه قیطاسی» یکی از نویسندگان به نام البرزی به ویژه در حوزه حوزه ایثار و شهادت و دفاع مقدس داشته است که در پی می‌آید: 

«قیطاسی» نویسنده‌ای است که او را با کتاب «حاج روح الله» می‌شناسند وی در سال 1352 و در روستای قارلق از توابع استان ساوه چشم به جهان گشود.

اینکه چگونه نویسنده شده است را از زبان خود وی باید شنید. چه اینکه در این گفت‌وگو آورده است که عشق و علاقه و یاری باری‌تعالی بوده است که به پیشنهادات جواب مثبت بدهد و پا در این عرصه بگذارد. او نویسنده‌ای است که اطلاعات، استعداد، پیگیری و سرانجام نبوغ را برای رسیدن به انتهای جاده علم و دانش بسیار مهم می‌داند.

وی با وجود همه دشواری‌ها در وادی نویسندگی از همه سدها گذر کرده و دو اثر ارزشمند را تقدیم مخاطبان کرده‌است و امیدوار است پرتوی نورانی از نگاه شهدا راه رسیدن به تکامل فکری و اندیشه‌ای را بیش از پیش برایش هموار کند تا بتواند در این حوزه قلم‌فرسایی کند. 

لطفا خودتان را بیشتر برای مخاطبان نوید شاهد ‌معرفی کنید.

«معصومه قیطاسی» پژوهشگر و رمان‌نویس هستم. نزدیک به یک دهه است که در حوزه ادبیات جنگ فعالیت دارم. دغدغه اصلی‌ام انقلاب و دفاع مقدس است. فعالیت‌هایم در شاخه‌های رمان، زندگی‌نامه داستانی شهدا، خاطره نگاری، داستان کوتاه، سفرنامه نویسی و تاریخ شفاهی است.

چه انگیزه‌ای باعث شد که به نویسندگی روی آورید؟

 از نوجوانی به خواندن و نوشتن علاقه وافری داشتم. به طوری که تا نیمه شب کتاب می‌خواندم. اواخر سال هشتاد نوشتن و مطالعه حرفه‌ای جزو برنامه روزانه‌ام شد و از دوم خرداد ماه ۱۳۹۰ از کارگاه داستان کوتاه بنیاد حفظ آثار با داستان کوتاه شروع کردم؛ البته قبل از آن، سه رمان با موضوع جنگ نوشته بودم. کم‌کم به کارگروه تاریخ شفاهی کشوری و کارگاه داستان حوزه هنری و انجمن نویسندگان «کاوک» و «ناورد» پیوستم و فعالیتم حرفه‌ای‌تر شد.

نخستین کتاب شما چه نام دارد، به چه موضوعی می‌پردازد، چطور و در چه سالی منتشر شد؟

 اواخر سال ۱۳۹۰ تحقیق و نگارش کتاب شهدا از طرف حوزه هنری و بنیاد حفظ آثار به بنده پیشنهاد شد. ابتدا نپذیرفتم، چون به سختی این کار واقف بودم. احساس کردم در حال حاضر، باید بیشتر بخوانم و بنویسم تا بعد توفیق حاصل شود. سال ۱۳۹۱ اصرار حوزه بر ترس من غالب شد و بالاخره وارد تحقیق و نگارش کتاب شهید «حاج ‎روح‎ الله اصل‎ دهقان» شدم.

این کتاب سال ۱۳۹۲ از طرف سوره مهر چاپ شد و در جشنواره کشوری کتاب سال دو سالانه ۹۱ و ۹۲ نامزد دریافت جایزه سال شد. همین‌طور در جشنواره کشوری حوزه هنری‌ها نیز برگزیده شد. هر چند جفای بزرگی به این کتاب شد و داستانی که در این کتاب آورده بودم به باد فنا رفت. اما کتاب به لطف شهید دیده شد.

داستان این کتاب داستان دختری به‌نام «روژان زنگنه» است که به دنبال ناجی خود در دوران دفاع مقدس است. روژان در بمباران روستای گودین مادرش را گم کرده و مادربزرگش هم کنارش به شهادت رسیده و حاج روح الله او را به بیمارستان رسانده است. او بعد از تحقیق متوجه می‎ شود حاج روح الله شهید شده است، بر آن می‎ شود داستان زندگی ناجی خود را بنویسد.

داستانی که من آورده بودم نشان دادن وضعیت جانبازان و شهدای زن در کرمانشاه بود و پیدا کردن مادر روژان که با حذف و بدون اجازه از من و همچنین سپردن کتاب برای بازنویسی به شخص دیگری داستان را تغییر داد.

 انگیزه شما از انتخاب روژان دختر جوان چه بود؟

 انگیزه من از انتخاب دختر جوان و روایتش، ارتباط گرفتن جوانان بود که بعد از چاپ با استقبال عده زیادی از این جوانان رو به رو شدم و پیام دادند که کارتان عالی بوده است.

 کتاب دیگری هم در این حوزه دارید؟

بله؛ کتاب بعدی زندگی‌نامه داستانی شهید «میری ورکی» بود که سال ۱۳۹۷ از طرف سوره مهر چاپ شد. در این کتاب هم مثل کتاب قبلی چون دغدغه‌ام جوان‌ها بودند، سعی کردم نگاه خاصی داشته باشم. سید جلیل در این کتاب خود از لحظه‌ای که توسط بعثی‌ها زنده به گور می‌شود تا زمانی که تفحص می‌شود و وارد معراج شهدای تهران شده و در امامزاده طاهر(ع) کرج دفن می‌شود را روایت می‌کند. این داستان نیز از زبان دختر جوان شهید و مادرش است که بیست و نه سال انتظار خانواده در آن به تصویر کشیده شده است.

 آیا در حال حاضر کتاب جدیدی هم در دست انتشار دارید که برای مخاطبان ما معرفی کنید؟

 بله، نویسنده‌ای که به کارش عشق می‌ورزد نمی‌تواند بیکار باشد. از آنجایی که بنده در چند حوزه مشغول هستم چند کتاب در دست نگارش و بازنویسی دارم.

در حال حاضر، روزنگاری که روزشمار روزهای پرالتهاب خودم از زمانی  است که پسرم در سوریه بود و سفرنامه‌ای که سفر سه روزه با راهیان نور به مناطق غرب کشور را به تصویر کشیده در دست بازنویسی دارم. همچنین سه رمان با موضوع «ساواک» و «شکنجه‎ گران» که باید بازنویسی شود. رمانی با موضوع همکاری یک ساواکی رانده شده از ساواک و جاسوس آمریکایی و رمان سوم در فضای کردستان و آزادسازی سنندج از دست کوموله دموکرات، در فایل لب تاپ منتظرند تا نگارش کتاب «شهدای قریشی» تمام شود و نوبت بازنویسی و نگارش آنها برسد.

در حال حاضر، مشغول مصاحبه و تحقیق کتاب دو یا سه جلدی پنج شهید قریشی‌ها هستم؛ گرچه تا حدودی زمان‌بر است، با توجه به نگاه نویی که به این کتاب دارم،  مطمئنا کتاب خوبی خواهد شد. 

این پنج زندگی‌نامه از این قرار است: زندگی «سید کمال» که در چهاردهم مرداد سال شصت جزو نخستین شهدای ترور البرز بود، پسرش «سیدمحمود» که در دوران دفاع مقدس مفقود‌الاثر شد و سیزده سال بعد پیکرش بازگشت، زندگی چهار «برادرزاده سید کمال»، «سیدعباس»، «سیدجمال» که جزو لشگر ده سید‌الشهدا و یکی از مداحان آن دوران بود، «سید محمد» که فوتش مشکوک بوده‌ و «سیدعلی‌اصغر» که در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.


انگیزه شما از انتشار کتاب با موضوع ایثار و شهادت چیست؟

 خوشبختانه زنان ایرانی چه در زمان جنگ تحمیلی و چه در دوران پیروزی انقلاب و در حال حاضر، در همه عرصه‌ها حضور فعالی داشته‌اند.  آن زمان  پشت جبهه و یا در بیمارستان‌های شهرهای جنگ‌زده و چه زمانی که از خانه و شهر خود قرآن روی سر همسران، فرزندان یا برادرانشان می‌گرفتند و آنها را راهی جبهه‌ها می‌کردند، در دفاع مقدس نقش داشتند و اکنون در حفظ دستاورد و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت فعالیت می کنند تا آنجایی که نود درصد نویسندگان این حوزه بانوان هستند که اجازه نمی‌دهند این سبک و سیاق فراموش شود و در واقع ادامه دهنده راه شهدا هستند.

 نحوه همکاری و حمایت مسئولین و نهادهای فرهنگی با شما به عنوان نویسنده حوزه ایثار و شهادت مطلوب است؟ چه درخواستی از این عزیزان دارید؟

بنده از مسئولین و نهادها انتظار بیشتری دارم که نویسنده این ادبیات را درک کنند.

 از دشواری های کار نویسندگی حوزه ایثار و شهادت برایمان بگویید.

 سدها و دشواری‌های قلم زدن در این عرصه زیاد است از جمله ساخت شخصیت شهیدی که نه او را دیده‌اند و نه مکانی که سوژه در آن بوده را لمس کرده‌اند و حتی حال و هوای منطقه را حس نکرده‌اند؛ سخت است. برای گرفتن یک مصاحبه چند بار باید تماس بگیرید تا مصاحبه شونده راضی شود. حتی بعد از پذیرفتن هم ممکن است حضور پیدا نکند که در این صورت چند روز وقت و زمان از دست می‌رود.  باید روی شخص دیگر کار کنید تا بتوانی یک‌ساعت مصاحبه مفید یا غیر مفید گرفت. همچنین تعیین صحت و سقم مصاحبه‌ها و رضایت خانواده از جمله این موارد است. در نهایت بعضی از این کتاب‌ها به دلیل تیراژ پایین مثل کتاب حاج روح الله به دست هم‎رزمانش در کرمانشاه هم نمی‌رسد، یا مثل جناب خط شکن اصلا کتابی موجود نیست که به دست نویسنده یا خانواده شهید برسد و تمام تلاش و زحمت نویسنده دود می‌شود. حرفی هم اگر بزنی بی‌اهمیت از کنارت می گذرند و بهایی نمی‌دهند.

 سخن پایانی:

در پایان بنده امیدوارم شهدای عزیز نگاهی به نویسندگان ادبیات دفاع مقدس داشته باشند. باز دعا می‎ کنم که به لطف همین صاحبان انقلاب و امنیت تمام مشکلات این کشور عزیز حل شود. بلکه نویسندگان و پژوهشگران هم در این کشور حق و حقوق واقعی خود را داشته باشند تا با خاطری آرام به کارشان برسند و کتاب‎های خوبی بنویسند.

بنده طی یک دهه فعالیت از این برخوردها ناراحت شده‎ ام اما خسته نه. به لطف شهدا ایمان دارم و راهی که خودشان پیش رویم گذاشته‌اند را با قدم‌هایی استوار برمی‌دارم و تلاش می‌کنم برای هر چه بهتر معرفی کردن شهیدان عزیز که آرامش و امنیت کشور را مدیون ایثار و شهامت‌شان هستیم، می‌دانم خودشان راه را برایم باز می کنند.

 

کدخبر: 2659


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
اللهم عجل لولیک الفرج
امید بانوان
System Advertise