پاورقی تقویم یعنی مبادا به فراموشی فرهنگی و هویتی دچار شویم
یکی از اتفاقات خوب و مبارک در تقویم ما، نامگذاری روزها به نام اتفاقات بزرگ و تاثیرگذار است. برای پررنگتر شدن و یادآوری این اتفاقات، تقویم پاورقیدار میشود. یعنی باید یادمان باشد و مراقب باشیم که به فراموشی فرهنگی و هویتی دچار نشویم. یکی از این یادمانهای ماندگار، نامگذاری روز 25 فروردین به نام شاعر و عارف بزرگ عطار نیشابوری است.
کرج - امید بانوان: «زهرا محمودی» متولد 1358 در شهرستان کرج، یکی از بانوان فرهیخته و از شاعران خوش ذوق استان البرز است که از سال 1387 شعر را به صورت جدی دنبال کرده و در سال 1390 اولین مجموعه غزل خود را به نام «من در مَدار تو» توسط انتشارات «سوره مهر» و با حمایت «حوزه هنری استان البرز» روانه بازار نشر کرده است. وی که دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات فارسی است، در حال حاضر علاوه بر کار روی مجموعه دوم شعر خود که به امید خدا تا چندی دیگر به زیور طبع آراسته خواهد شد، در زمینه شعر و ادبیات نیز در حال تحقیق و پژوهش است. آنچه امروز میخوانید یاداشتی است با قلم ایشان به مناسبت بزرگداشت شیخ فریدالدین عطار نیشابوری.
یکی از اتفاقات خوب و مبارک در تقویم ما،نامگذاری روزها به نام اتفاقات بزرگ و تاثیرگذار است. برای پررنگتر شدن و یادآوری این اتفاقات، تقویم پاورقیدار میشود. یعنی باید یادمان باشد و مراقب باشیم که به فراموشی فرهنگی و هویتی دچار نشویم. یکی از این یادمانهای ماندگار، نامگذاری روز 25 فروردین به نام شاعر و عارف بزرگ عطار نیشابوری است.
«فریدالدّین عطار» کدکنی نیشابوری، شاعر و عارف نامآور قرن ششم و آغاز قرن هفتم است. ولادتش درسال 538 و به قولی 513 و به روایتی 512 است. محل ولادتش را «شادیاخ»، از توابع «نیشابور» میدانند که محل بازسازی شدهی «نیشابور» قدیم است.
پدر او نیز در محل «شادیاخ»، عطاری شناخته شده و صاحب نام بوده است. منظور از عطار و عطاری، عطر فروشی نیست، بلکه شغل عطاری، نوعی داروفروشی و درمان بیماریها و طبابت بوده است.
«فریدالدین عطار» نیز این شغل را از پدر به ارث برده و به دارو فروشی و طبابت در داروخانهی خود میپرداخته است. او زندگی مادی خود را از همین راه تأمین میکرده است.
در طب شاگرد «مجدالدین بغدادی»، پزشک ویژهی سلطان «محمد خوارزمشاه» بودهاست. در همین زمان است که با افکار عرفانی آشنا میشود و برخی از آثار خود را در همان زمان خلق میکند. او شعر را از ادبیات درباری و مداحی بیرون کشید و آن را به زبان مردم عادی نزدیک ساخت.
در آثار «عطار» نزدیک به 200 حکایت در مورد دیوانگان عاقل و یا عاقلان دیوانهنما همچون «بهلول» آمدهاست. دیوانگان، نقش ویژهای در آثار او دارند. هر جا که در زمینههای اجتماعی، فکری، عقیدتی و...محدود بوده، حرفش را از زبان آنان مطرح میکند.
به گفته دکتر شفیعی کدکنی: «شعر عرفانی به اعتباری از «سنائی» آغاز میشود، در «عطار» به مرحلهی کمال میرسد و اوج خود را در آثار «جلالالدین مولوی» مییابد. پس از این سه بزرگ، آنچه بهعنوان شعر عرفانی وجود دارد، تکرار سخنان آنهاست.» در احوال و زندگی عرفانی، انقلاب درونی و دگرگونی شخصیت شیخ «فریدالدین عطار»، افسانهای را نقل میکنند: «می گویند روزی «عطار» در دکان عطاری خود مشغول به کار بوده است. درویشی وارد میشود. چند بار شئِالله (چیزی در راه خدا بده) میگوید. اما «عطار» به درویش توجهی نمیکند.
درویش میگوید: «ای خواجه تو چگونه خواهی مرد؟» «عطار» جواب میدهد: «چنانکه تو خواهی مرد» درویش میگوید: «تو همچون من توانی مرد؟» «عطار» میگوید: « بلی» درویش کاسهای چوبین بر میدارد و آن را زیر سر مینهد و در دم جان میسپارد. گویند «عطار» را، حال متغیر شد، دکان برهمزد و به طریقهی درویشان و عُرفا درآمد.»
میگویند که «عطار» پس از مشاهدهی حال درویش فانی، دست از کسب مال برداشت و به صومعهی شیخالشیوخ، «رکنالدین قدس» رفت که در زمان خود عارفی بنام بود. او نخست از خطاهای گذشته توبه کرد و سپس به مبارزه با نفس پرداخت. آنگاه به سلک درویشان پیوست و چند سالی را در حلقهی آنان گذراند. از آثار مهم وی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«تذکرة الاولیاء» که شرح حال مشایخ عرفان است و «منطق الطیر»که منظومهای است از پرواز پرندگان به کوه قاف برای یافتن سیمرغ که در خلال آن حکایتهای جذابی را به تصویر میکشد و هفت مرحله عرفانی را شرح میدهد. «اسرارنامه»، «الهینامه»، «مصیبتنامه»، «جواهرالذات»، «وصیتنامه»، «بلبلنامه»، «حیدرنامه»، «مختارنامه» و...
در مورد چگونگی مرگ او گفتهاند: «زمانی که لشکر تاتار به نیشابور رسید اهالی این شهر را بیرحمانه قتل عام کرد. در همان زمان، ضربت شمشیری توسط یکی از مغولان بر دوش شیخ خورد که شیخ با همان ضربت از دنیا رفت. «هلموت ریتر Hellmut Ritter » پژوهشگر آلمانی و متنشناس زبانهای لاتین، یونانی، فارسی و عربی است و یکی از آثار وی که دستاورد سالها پژوهش و تلاش معنوی اوست، کتاب «دریای جان» است که از برجستهترین آثار در بررسی اندیشهها و احوال شیخ فریدالدین عطار نیشابوری نیز به شمار میرود.
به مناسبت روز ۲۵ فروردین ماه که در تقویم رسمی کشور به نام «عطار» نیشابوری نامگذاری شده، همه ساله مراسم بزرگداشت این شاعر و عارف نامی در این شهر برگزار می شود.
امروزه به جای خالی اشعار این شاعر بزرگ و شناخته شده در جهان، در کتب درسی و بطن ادبی جامعه برمیخوریم. اما جای خرسندی است که اشعار وی با صدای بزرگان آواز سرزمینمان، ماندگارتر از همیشه است. همچنین در زمینه نمایش و هنرهای تجسمی آثار وی الهام بخش هنرمندان بوده است. آلبوم موسیقی شاخه گل 7 در سبک سنتی ایرانی با صدای غلام حسین بنان و شعر عطار است. محمدرضا شجریان نیز قطعهای برگرفته از اشعار عطار نیشابوری خوانده است که در سال 75 در آلبوم «رسوای دل» منتشرشد. آلبوم «سفر عشق» عبدالحسین مختاباد با شعر عطار. آلبوم موسیقی «عطارنامه» اثری از محسن کرامتی در اسفندماه سال 90 توسط مرکز موسیقی حوزه هنری و با اشعار عطار منتشر شد.
در پایان، شعری از «بخش هشتم»مصیبت نامه شیخ عطار تقدیم شما میشود:
سجدهٔ میکرد ابلیس لعین
گفت عیسی در چه کاری این چنین
گفت من بیش از همه عمری دراز
سجده عادت کردهام زانگاه باز
عادتم گشتست این زان میکنم
گرهمه سجدهست تاوان میکنم
عیسی مریم بدو گفت ای سقط
می ندانی هیچ و ره کردی غلط
تو یقین میدان که اندر راه او
نیست عادت لایق درگاه او
هرچه از عادت رود در روزگار
نیست آن را با حقیقت هیچ کار
وقف ابلیس است دنیا سر بسر
تو ازو میباز دزدی در بدر
هر که از ابلیس دزدد مال او
خود توان دانست فردا حال او
گر رود ابلیس از بازارها
کی رود بازارها را کارها
زانکه دنیا سر بسر بازار اوست
بیشتر بیع و شری از کار اوست
اوست مه بازار هر بازار و بس
کار دنیا نیست بی او یک نفس
کدخبر: 375
نویسنده: زهرا محمودی