شرمنده روزی نباشیم که حکومت به مستضفین خواهد رسید
15 شعبان روز میلاد آخرین ملجأ بیپناهان و مستضعفان جهان است. در بین ماههای سال، رجب، شعبان و رمضان و در ایام ماه روز سیزدهم، چهاردهم و به ویژه پانزدهم آنقدر ارزشمند و متبرک است که نه تنها در مذهب شیعه که در مذهب تسنن نیز به آن اهمیت بسیار داده شده و از شبهای چهاردهم و پانزدهم شعبان به عنوان «لیالی برات» یاد کردهاند.

کرج - امید بانوان؛ تیلدا حسینی؛ 15شعبان روز میلاد آخرین ملجأ بیپناهان و مستضعفان جهان است. در بین ماههای سال، رجب، شعبان و رمضان و در ایام ماه روز سیزدهم، چهاردهم و به ویژه پانزدهم آنقدر ارزشمند و متبرک است که نه تنها در مذهب شیعه که در مذهب تسنن نیز به آن اهمیت بسیار داده شده و از شبهای چهاردهم و پانزدهم شعبان به عنوان «لیالی برات» یاد کردهاند. بسیاری از مسلمانان سنی مذهب در کشورهای مختلف اسلامی شب میلاد حضرت قائم (عج) یا همان شب برات را به احیاء و شبزندهداری سپری میکنند و روز میلاد را به جشن و سرور میپردازند. در چنین مناسبتی که از پرفضیلتترین شبهای احیاء و شب زندهداری است، کشور ما نیز یکپارچه به دعا و سرور میپردازد به این امید که در امر ظهور منجی عالم فرجی حاصل شود.
روز میلاد حضرت قائم (عج) را روز جهانی مستضعفین نامیدهاند، روزی که بر اساس آیه 5 سوره قصص «و نرید و ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین..» قرآن کریم این بشارت را به انسانهای آزاده و عدالتخواه داده است که روزی حکومت به مستضعفان خواهد رسید. امیر مؤمنان، امام علی علیه السلام، نیز پیرامون این آیه میفرماید: «این گروه، آل محمد (ص) هستند. خداوند مهدی آنان را بعد از زحمت و فشاری كه برآنان وارد میشود برمیانگیزد و به آنها عزت میدهد و دشمنانشان را خوار و ذلیل می كند.»
امسال میلاد مسعود امام زمان (عج) با سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی تقریبا همزمان شده است. به این بهانه تصمیم گرفتیم از این دو مناسبت به جا یاد کنیم، لذا این یادداشت را به «روز مستضعفین» اختصاص دادیم، زیرا امام راحل اولین فردی بودند که در سخنان و فرمایشات خود به کرات از مستضعفین و حفظ حقوق آنها یاد میکردند و تعبیراتی نظیر مستضعفان، کوخ نشینان و پابرهنهها را به کار میبردند. درواقع یکی از ویژگیهای بارز و منحصر به فرد امام راحل ایجاد ارتباط تنگاتنگ بین واژههای قرآنی و واژههای انقلاب اسلامی بود. دراقع وی نه تنها با روحیه استکبارستیزی که داشت انقلاب را به صحنه آورد که واژههای بیبدیل قرآنی را نیز هدفمند و روشنگرانه به ادبیات این سرزمین افزود که یکی از این واژهها «مستضعفین» و حفظ حقوق این اقشار بود. حتی در آذرماه 1358 نیز دستور شکلگیری بسج مستضعفین و به دنبال آن ارتش بیست میلیونی را صادر کردند.
در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز به کرات به حفظ حقوق این قشر تأکید مؤکد شده است: «مهمترین مسألهى دستگاه ما و نظام جمهورى اسلامى كوشش براى رفع فقر و محرومیت در جامعه و حمایت و كمك به طبقات مستضعف و محروم است.»
اما امروز جا دارد این سؤال را بار دیگر از خود بپرسیم که چقدر به مستضعفان خدمت کردهایم، چقدر در برنامهریزیهای کشوری و استانی اول حقوق آنها را مد نظر قرار دادیم و اولویت اول را خدمت به آنان در عمل و نه در شعار در نظر گرفتیم؟ همان زاغهنشینان و پابرهنگانی که امام راحل در مورد آنها فرمودند: «به مستضعفان و مستمندان و زاغهنشینان که ولى نعت ما هستند، خدمت کنید. پیش خداى تبارک و تعالى کمتر خدمتى است که به اندازه خدمت به زاغه نشینان فایده داشته باشد. »
امروز چقدر از ما یادمان هست که میلاد آخرین معصوم و آخرین امید جهانیان، روز مستضعفین است؟ آیا اصلا از خود پرسیدهایم اگر فردا امر ظهور واقع شود و این انتظار طولانی به سرآید با خجلت دستان خالی چه خواهیم کرد؟ چگونه با دستانی که میتوانست باری از دوش خستهای بردارد و دریغ کردیم، با او بیعت کنیم؟ ما که در بیعت خود با امام راحل کوتاهی کردیم، ما که میتوانستیم حقوق مادی و معنوی محرومان را به حقوق ثرتمندان و مرفهان این جامعه ترجیح دهیم ولی به هر دلیل کوتاهی کردیم، با چه تضمینی میخواهیم دم از انتظار ظهور و حکومت مستضعفین بزنیم و مطمئن باشیم که عهد شکن نخواهیم بود.
شب میلاد است، شب شادی و سرور عالمین است. شب برات است و شب احیاء. بیا دست در دست هم امشب را به احیاء ارزشهای فراموش شده، بیعتهای شکسته و عهدهای گسسته بپردازیم. بیا باور کنیم در این زمستان یخ زده غیبت، هنوز هم میتوان جوانه امید را در قلب تک تک محرومان این جامعه کاشت تا با پرتو گرم خورشید ولایت صاحب عصر به رشد و بالندگی برسد. بیا باور کنیم همه ما به این خورشید بیبدیل نیاز داریم. بیا باور کنیم انتظار فرج پا به پای خطا و غفلت ما طولانیتر خواهد شد. بیا باور کنیم امشب در گستره جغرافیایی به وسعت کره زمین، صدای غریبانه «هل من ناصر ینصرنی» به گوش میرسد که پرده غفلتی که چشمان ما را از دیدار صاحب این صدا محروم کرده است، از شنیدنش نیز عاجز نموده است. بیا باور کنیم زمین این روزها ناآرام است و حضور سبز وی تنها ضرورتی است که آرامش را به قلب خسته زمینیان باز میگرداند. بیا من و تو ما شویم و عاجزانه ظهور سبزش را، حضور گرمش را و دولت کریمهاش را از قادر متعال خواستار شویم؛ شاید با در هم تنیده شدن نجوای گرم دعای ما فرج و گشایشی رخ داد و یخ غیبت شکست. ما که باور داریم «عاقبت یک روز مستضعفین وارت و حاکم زمین خواهند شد» بیا کاری کنیم آن روز شرمنده مولایمان نباشیم. روزی که مسافر صبور و غریب جاده زمان بالاخره به مقصد خواهد رسید و جهان در آینه اعجاز، شک تمام تردیدورزان و غفلتزدگان ظهورش را به سخره خواهد گرفت، ما شرمنده حضورش نباشیم.
کدخبر: 48
روزنامهنگار: تیلدا حسینی