همیشه پای یک زن در میان است!
الهام آمرکاشی- با توجه به رصد آمار و نشانگرهای جداولی درخصوص هرم جمعیتی کشور، کاهش زاد و ولد و رشد روزافزونِ مجردهای جامعه؛ این روزها در حالی نشانکِ بحران در دو راهیِ تجردهای قطعی و زندگیهای بدون تعهد، در حال نوسان است که افزایش ازدواجهای ساعتی و سفید و پیدایش موضوعاتی چون شوگرددی، به گونهای متمایزتر در بحران پیشرو قابل تعمق است که با واکاویِ مسائل و موضوعات متعدد در این زمینه، نمایی از «همیشه پای یک زن در میان است» را به تصویر میکشد!

البرز- امیدبانوان؛ درخصوص مقولۀ ازدواج و هرم جمعیتی کشور اگر قرار باشد، شفاف صحبت شود؛ پای ازدواجهای سفید و صوری، صیغههای کوتاهمدت و همخانه بودنهای به شیوۀ غرب، بیش از پیش به میان میآید که تا حد قابل توجهی توانسته از ازدواجهای دائمی- سنتی جلوگیری کند و با توجه به شرایط حاضر، هریک در جایگاه و تفسیر خود در ابعاد متفاوت اجتماع با بازخوردهای متناوب و متعدد در سیکلِ تسلسل، ادامه دارد.
در برآیند جامع و در ابتدای امر، تفکیک افرادی که به هر شیوه قرار است کنار یکنفر دیگر زندگی را تقسیم کنند؛ در چندمحور، مترسم است:
دخترانی که به جبر اقتصادی یا فقر فرهنگی با مردانِ همسن پدرانِ خود ازدواج میکنند و کودکهمسری رواج پیدا کرده است.
دخترانی که در چرخهای معیوبتر از ازدواجهای کودکهمسری، با پیرمردان مستمریبگیر ازدواج میکنند که صاحب مستمری پیرمرد بعد از مرگ وی شوند!
دخترانی که با شوگرددیها زندگی میکنند و دو گزینۀ فقر اقتصادی و فاقه فرهنگی در کنارهم از جمله مؤلفههای کاربردی در این امر است و
دخترانی که به دلایل متعدد اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی و به انحاء متفاوتِ فکری، تن به ازدواجهای ساعتی، صوری و سفید میدهند.
با توجه به شاخصهای سلامت روان و پردازشِ مباحث بانوانه بدون تفکرِ متعصبانه و به دور از نگاهِ فمینیستی و با تحلیل جامع در این راستا، پیکانِ ابتدایی در این مسیر، حضور و وجود دختران جامعه را نشانه میگیرد که بنا به هر شرایطی، خود را در زمرۀ چهاردسته بالایی قرار میدهند.
آمار به طور مشخص بیان میکند؛ جدا از دخترانی که در سن 11تا 14 سال و به اذن ولیّ خویش مجبور به ازدواج میشوند، در باقیِ موارد، دختران تا حد حداکثری با قوۀ مخیله، در هر رأس از این هرم قرار میگیرند و شمایل هرم جامعه را به سمت زندگیهای تکنفره و تجردهای قطعی یا ازدواج های صوری- سفید سوق میدهند.
بسیاری از کارشناسان در این باب معتقدند: اگر بسیاری از دختران با در نظرگرفتنِ محیط فعلی و برانداز شرایط آینده، راه را برای تشکیل زندگی به صور ذکرشده، باز نگه ندارند، مسیر زندگیهای دونفره، سمت و سوی دهههای گذشته را پیدا خواهد کرد.
اولین تأسف درهرم مذکور، ترسیم شکل اقتصادیِ دختر جوانی است که برای رتق و فتق امور زندگی، تن به ازدواج با پیرمردِ مستمریبگیر میدهد. تصور این امر برای دخترانی که تا حد میانهای از تعادل اقتصادی بهرهمند هستند، موحش و غیرقابل درک است و در آمار میدانی و برآورد کلی در این قضیه؛ در درجۀ ابتدایی، فقر اقتصادی ضمیمۀ این عنوان شده که اجبار به این ازدواج را به هرجهت، ممکن کرده است.
ذکر این مطالب و زاویهگیریِ یکایک افراد جامعه باتوجه به خلقوخو و روحیات فردی و آرمانگراییهای متعدد اجتماعی در حالی از سوی یکایک اقشارجامعه با بازخوردهای متنوعی مطرح میشود که پیشتر محمدحسن زدا- سرپرست سازمان تامیناجتماعی در اینستاگرامش دراینباره نوشته بود: «چندسالی است سازمان تأمیناجتماعی با پدیده طلاق صوری برای برقراری مستمری فرزندان آنانی که پدرشان بیمه شده یا مستمریبگیر سازمان است، روبهروست و در کنار آن مسأله ازدواج بعضی دختران جوان که به عقد مستمریبگیران درمیآیند تا بعد از فوت فرد موفق به دریافت مستمری سازمان شوند را هم داریم.» سرپرست سازمان تأمیناجتماعی این موارد را مفسده دانسته و نوشته است: «در این موارد موضوع فقط به دریافت مستمری ختم نمیشود، بلکه مفسدهها و مشکلات فراوان بعدی برای خانوادهها بهویژه آن زنان طلاقگرفته و دختران ازدواجکرده پیش میآید که در این زمینهها باید نهادها و افراد مسئول، خانوادهها را آگاه کرده و اطلاعات لازم را ارائه دهند».
این گزینه در حالی این روزها همچنان ادامه دارد و اپیدمیِ دختران جوان کنار پیرمردان در حال مشاهده است که در ساختاری اینچنینی در درجه و نمایی دیگر، ردپای القابی چون: شوگرددی در سطح جامعه دیده میشود که دختران جوان زیادی را به سمت خود سوق داده است.
زندگی لاکچری، مشکلات اقتصادی، فقر تفکر، بیماریهای روحی-روانی، ره صدساله را یکشبه پیمودن، پرستیژهای کاذب، ارزشگذاری بر اساس متراژ خانه، فقدان عاطفی، آموزههای غلط، اهداف پوشالی و گزینههای مشابه به این امر در حالی در زیرمجموعههای مبحث شوگرددی عنوان میشود که باتوجه به تکثیر این موضوع در جامعه و بازخوردهای متنوع در این امر، جای خالیِ آموزههای اصولی در این مسیر به شدت در حال خودنمایی است.
استفاده از مباشران و کارشناسانِ امر در این زمینه در حالی یکی از موارد اولیه در این مسأله موردنظر است که پردازشِ این مبحث در رسانههای دیداری-شنیداری و از طریقِ تریبونهای رسمیِ پُربازدید، میتواند با روشهای متوالی به واکاوی و پرداختِ موضوع در حد وسیع بپردازد و تا حد کثیری بتواند در امرِ فرهنگسازی در این زمینه مؤثر باشد.
گزارشهای موجود در این خصوص دربارۀ تاریخچۀ شوگرددی میگوید:
«در دهه ۱۷۵۰ میلادی، geishas (گِیشا)ها به عنوان هنرمند مورد احترام اجتماع بودند، گرچه آنها برای سرگرم کردن مردان، معمولاً بدون رابطه جنسی حقوق میگرفتند. در طول دو جنگ جهانی، سربازان به زنان پول دادند تا یک شب شام با آنها باشند و با آنها حرکات موزون داشته باشند. اما بخش عمدهای از تحقیقات امروزی بر روابط معاملاتی و رابطه جنسی برای زنده ماندن در آفریقای جنوب صحرای آفریقا و قرارهای عشقی جبرانی در شرق و جنوب شرقی آسیا تمرکز کرده است. تحقیقات در این مورد هنوز به اندازه کافی انجام نشده اما به طور معمول اینگونه برآیند است: بیشتر شوگرددیها میخواهند احساس کنند که شوگر بیبی جذب آنها شده است؛ بنابراین حتی اگر از نظرعاطفی یا جسمی به آنها جلب نشوند، باید به صورت ساختگی این توجه را ابراز کنند».
و در این هرم موجود، با درنظرگرفتنِ ضلع مذکور که تا حد وسیعی توانسته در فرهنگ و آداب دختران جوان جامعه رسوخ کند، ضلع قابل تفکر دیگر که از سالهای گذشته تا کنون از جمله آسیبهای موجود از آن یاد میشود و به اعتقاد جامعهدانان در این مسیر، بیش از سایر موارد دیگر، نیاز به رصد و ملاحظۀ کارشناسانه دارد؛ زندگیهای صوری و ازدواجهای سفید است که به انواع و اقسام متفاوت درحال جلوهگری است و به اشکال متعدد، بروز و ظهور دارد و جدا از نما و شمایلِ اجتماعی و رواجِ زندگیهای مبنی بر فوری و بی قیدبودن؛ آنچه به عنوان فاجعه از آن برداشت میشود، سقط جنینهای گسترده با رواج زندگی در دو بند نهاییِ مذکور است که تا حد گستردهای از لحاظ عمومی و در باور و عرف جامعه پنهان میشود و در پیِ این مهم، گسترش هنجارشکنیهای متوالی، تکثیر کجاخلاقی و رواج باورهای دور از شرقیتِ کنونیِ جامعه، بیش از گذشته درحال خودنمایی است.
و در این اثنا آنچه در خلالِ چهار بندِ فوق و بیش از موارد مذکور، قابل بررسی است؛ جریان مجردهای بدون حاشیهای است که در هیچیک از چهاربند قرار نگرفتهاند و با ملاحظ به شرایط حاضر، با چالشهای عدیده در این زمینه مواجه هستند و درحالی اوضاع تجرد قطعی را بررسی میکنند که به گفتۀ دکتر کاظمی پور: وقتی آقایان به سن 50 و خانمها به حدود 40 تا 45 میرسند و در حال و هوای ازدواج نیستند، به این حالت تجرد قطعی گفته میشود و آمار آن طبق آمار متداول برای آقایان معمولاً 2 درصد مجردها و برای خانمها 4 تا 5 درصد مجردها محاسبه میشود که اکنون به حدود ۷ درصد رسیده است؛ ضمن این که تعداد خانمهای مجرد قطعی حدود ۳۵۰هزار نفر است. البته در این بخش باید بگویم که آمار تجرد قطعی برای خانمها رو به افزایش است.
کاظمی پور در این باره سال گذشته هشدار داده بود که: بر اساس آمارهای رسمی اگر تمامی مردان ازدواج کنند، فقط یکسوم زنان شانس ازدواج دارند. دوسوم زنان نیز شانس ازدواج را از دست میدهند، مگر این که با مردان مطلقه یا همسر فوت شده ازدواج کنند. با این تفاسیر باز هم احتمال تجرد دختران وجود دارد!
در این میان با تمام موارد مشخص در این امر، آنچه بیش از پیش در برهۀ فعلی قابل اهمیت و پردازش است، رصد قابل توجه برای برونرفت از شرایط حاضر و ایجاد موقعیتهای ثابت اجتماعی- اقتصادی برای جوانان اجتماع است تا درصدِ حداکثری در این میان که به دلایلی چون فاقه اقتصادی نمیتوانند راهی برای ادامۀ مسیرهای دونفره باز کنند، بتوانند تا حد قابل قبولی از این مهلکه خارج شوند و درکنار آموزههای فرهنگی و شناختِ کژاندیشیهای جا افتاده در جامعه، بتوان رشد مضاعف در مسیر تکاملهای بهزیستی داشت که با توجه به آمار موجود؛ تا هر اندازه جامعه بتواند فاصله و شکاف عمیق از چهار ضلعِ ابتدایی داشته باشد و اجتماع حاضر بتواند شاهدِ کمرنگشدنِ موارد باشد؛ در تکاملِ رفتار و بازتابهای معمول و معروف در محیط کنونی، کمککننده خواهد بود که به اعتقادِ امیرمحمود حریرچی- جامعهشناس، «در میانِ دلایل مجردماندن افراد شرایط اقتصادی را نمیتوان نادیده گرفت؛ خانوادههای کمدرآمد یا کسانی که شغل ندارند و نمیتوانند یک زندگی مشترک را شروع کنند بیشتر تمایل به مجرد ماندن دارند. دلیل دیگر مربوط به فرهنگ است. توقعات افراد در حال حاضر خیلی بالا رفته و جوانان نمیتوانند زندگی را ساده شروع کنند».
با توجه به موارد مذکور در این امر و عنایت بر شرایط فعلی که در معضلات و آسیبهای متعددِ اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی احاطه شده است، باید منتظر بود و دید راهکار کاربردی در این امر از سوی کدام نهاد متولی و با پیشبرنامههای موجود به برونرفت از شرایط فعلی اجرایی خواهد شد و آیا میتوان به کمرنگشدن معضلاتِ جا افتاده امیدوار بود یا خیر!
کدخبر: 5155
روزنامهنگار: الهام آمرکاشی