الهیات فمنیستی- بخش چهارم
انتقادات فمنیسم به آموزههای مسیحیت (جایگاه زن در کتب مقدس)/ قسمت دوم: گناه نخستین و زنان
بعد از آیات ناظر به خلقت انسان و نقدهای به حقی که فمنیستها به آن وارد کردند، آیات در ارتباط با گناه نخستین و علت هبوط انسان از عالم بالا با عالم پایین و عالم ماده و چگونگی و دلیل این هبوط توجه فمنیستها را به خود جلب کرد.
یادداشت- امیدبانوان؛ در سفر پیدایش باب دوم آیات 16و17 بعد از خلقت، خطاب به آدم گفته شده است که:
«و از همه درختان بخور به جز از درخت معرفت خیر و شر، زیرا روزی که از آن بخوری حتما میمیری»
طبق آموزههای کتب مقدس شیطان برای فریب آدم و هبوط او از بهشت عدن به سراغ حوا میرود زیرا آدم فریب نمیخورد. و شیطان بعد از فریب حوا از او میخواهد تا آدم را نیز فریب دهد و این چنین گناه نخستین اتفاق میافتد. از دیدگاه کتاب مقدس گناه با زن (حوا) آغاز و پایان میپذیرد. در آغاز خلقت این حوا بود که فریب شیطان را خورد و عصیان کرد؛ نه آدم و این حوا بود که آدم را فریب داد نه شیطان. به بیان دیگر، حوا هم فریب خورد و هم فریب داد. او بود که زمینهی اخراج از بهشت، تبعید، سقوط و هبوط به زمین را برای آدم و خود فراهم نمود.
گناه حوا نقش اساسی در ایمان همهی مسیحیان دارد؛ به تصور مسیحیان علت ماموریت عیسی مسیح(ع) بر روی زمین از سرپیچی و نافرمانی سرچشمه میگیرد. چنانچه بیان شد حوا گناه کرد و سپس آدم را اغوا نمود که درخواستش را اجابت کند بنابراین خداوند هردوی انها را از آسمان به زمین هبوط داد. آن دو گناهانشان از سوی خدا بخشیده نشده بود و به همهی نسلهایشان واگذار شد و بنابراین تمام انسانها گناهکار زاییده میشوند و برای پاک کردن انسانها از گناه نخستین خدا مجبور بود که عیسی مسیح(ع) را به منزله پسر خدا بود قربانی کند. پس طبق اعتقاد مسیحیان همه رنج های بشریت به خاطر گناه یک زن است.
در نامه اول پولس به تیموتسیوس باب دوم آیات 11تا14 چنین آمده: «و باید که زن به آرامی و باکمال اطاعت گیرد و زن را به تعلیم دادن اجازت نمیدهیم تا آن که زیر دست مرد باشد بلکه سکوت اختیار کند آدم خلق شد و حوا، آدم فریفته نشد بلکه زن فریفته شد و از حد تجاوز نمود.»
در بخشی از ادبیات عبری که در انجیل کاتولیک سومین قسمت از عهد عتیق از مجموعه کتابهای مقدس میخوانیم:
«هیچ شرارتی در هیچ جایی به شرارت زنها نمیرسد گناه با یک زن شروع شد و به لطف اوست که همه ما مجبوریم که بمیریم.»
ربیهای یهود سختیهایی که خداوند به خاطر گناه زنان همراه آنها کرده است چنین برمیشمارند:
تحمل بارداری
تحمل درد زایمان
تحمل بزرگ کردن فرزند
اینکه به عنوان گواه و شاهد پذیرفته نمیشوند.
طبق این آیات کتب مقدس تحمل رنج بارداری و زایمان، اشتیاق به همسر، حمکرانی مرد بر زن از جمله مجازاتهایی است که تمام زنان به دلیل گناه نخستین حوا باید تحمل کنند.
مارتین لوتر هیچ سودی جز بچه دار شدن و به دنیا آوردن کودکان تا سر حد امکان بدون توجه به جوانب آن برای زنان قائل نیست:
«اگر انها از پا در آمدند و یا حتی مردند مسئلهای نیست بگذارید آنان در زایمان بمیرند زیرا این دلیل بودن آنها در اینجاست.»
بدون شک این آیات بدترین نوع نگاه به زن را دارد و یک تصویر کاملا شر و اغواگر و جنس دومی همراه با تلبیس را از زنان به نمایش میگذارد و طبق اعتقاد مسیحیان تمام زنان این ویژگیها را از مادر خود یعنی حوا به ارث بردهاند. این آموزههای کتب مقدس و اعتقادات مسیحیان به شدت مورد انتقاد فمنیستها قرار گرفت و حتی فمنیستهای معتدل نیز به آن معترض بودند. از نظر الهیدانان فمنیسم این آیات مهمترین دلیل برای تقویت نظام مردسالار است، تاکید بر اغواگری و شر بودن زنان در کتب مقدس بهترین دلیل بر حذف زنان از فعالیتهای اجتماعی و تاکید بر حاکمیت مردان بر زنان است.
اکثر فعالان متاله فمنیسم این آیات را افسانهای میدانند که توسط مردان ساخته شده است برای محروم کردن زنان از حقوق خود و تسلط بیشتر بر زنان. مری دالی معتقد بود درد زایمان بهای عشق پاک مادر به فرزندش است و دیدگاه مسیحیت را که این درد را مجازات گناه زنان میداند کاملا با سوگیریهای مردانه ارزیابی کرده و میگوید در حوزه الهیات مسیحی همدردی و دلسوزی در مورد زنان دیده نمیشود و هیچ احترام و توجهی به رنجهای زنان در بارداری و زایمان نمیشود.
البته نگاه جنستزده مسیحیت تحریف شده درباره زنان به همینجا ختم نمیشود. در آیات دیگری مانند جامعه سلیمان باب هفتم آیه 26 جملاتی مبنی بر شر بودن ذاتی زنان وجود دارد:
«زنی که دلش دام و تلههاست و دستهایش کمندها میباشد، تلختر از مرگ است هرکس رضایت خدا را طلب کند او را رها خواهد کرد اما گناهکار در دام او اسیر خواهد شد.»
در رساله تیموتائوس آیات 13و14 آمده است که زنان در آفرینش درجه دومند و در ارتکاب گناه درجه اول هستند بنابراین باید آنها را ساکت نگه دارید و نباید به مردان آموزش دهند بنابراین نباید مرجع باشند. او باید بچهداری کند و تا زمانی که مطیع و فرمانبردار است میتواند در این کار باقی بماند.
بنابراین میتوان گفت دیدگاه جنس دومی که تا قبل از ظهور جنبش فمنیسم در جوامع غربی حاکم بود در پرتو آیاتی که ذکر شد قابل توجیه است و از پشتوانه محکم کتاب مقدس برخوردار بوده است.
قبل از اعتراضهای فمنیستی که از منظر زنانه نگر به نقد و بررسی این آیات پرداختند، این آیات توسط برخی از چهرههای برجسته مسیحیت نیز مورد شک قرار گرفته است.(البته با همان پیشفرضهای جامعه مردسالار) به عنوان مثال قدیس آگوستین به اعتراض به آیاتی که قائل است زن توانایی فریب مرد را دارد اما شیطان نمیتواند مرد را فریب دهد میگوید مرد دارای هوش سرشاری است و امکان ندارد توسط زن که بهره هوشی چندانی ندارد فریب بخورد و اغوا شود.
بنابراین متالهان مسیحی در این زمینه دچار تناقضی شدید هستند که چطور مرد که دارای عقل و ایمان و تقوای بسیاری است، توسط یک موجود درجه دوم که در عقل و ایمان به گرد پای مردان نیز نمیرسد فریب میخورد؟
امروزه اکثر دین پژوهان و فلاسفه این داستان را داستانی مردسالار میدانند که به قصد تسلط بیشتر بر زنان و قرار دادن زنان در حصار تنگ وابستگی به مردان ساخته شده است.
به تبع این انتقادها و مخالفتها بود که در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 کلیسای کاتولیک در پی برخی اصلاحات حضرت مریم را به عنوان مادر خدا مطرح کرد. مریم مادر خدا معرفی شد و این نکته التیامی بود برای فمنیستهای الهیدان و آنرا پیشرفتی در دین مسیح میخواندند.
یکی دیگر از انتقادهای فمنیست اختصاص مقام کشیشی به مردان و محرومیت زنان از این مقام است در نتیجه استمرار این انتقاد بعضی از فرقههای پروتستان حضور زنان در مقامات کلیسایی از جمله کشیشی را پذیرفتند که اعتراض کشیشان مرد را به همراه داشت.
کدخبر: 7404
نویسنده: زینب تاجیک







