همینگوی خبرنگار: ۷۵ مقاله و گزارش خبری منتخب از چهار دهه روزنامهنگاری
«همینگوی خبرنگار» شامل هفتاد و پنج مقاله از چهار دهه روزنامهنگاری «ارنست همینگوی» است. با خواندن مقالات همینگوی درمییابیم که پایه و اساس بسیاری از داستانهای وی همین مقالهها بودهاند.
کتاب خوب- امیدبانوان؛ «همینگوی خبرنگار» در پنج بخش نوشته شده و اغلب موضوعات روی داده از ابتدای کار حرفهای همینگوی در سال 1920 را تا اواخر دهه 50 میلادی دربر میگیرد.
همینگوی در سالهای آغازین نویسندگیاش و کمی پیش از سال 1931 در نامهای خطاب به لوییس هنری کوهن منتقد و کتابشناس خود، نوشت: «مطالبی که برای روزنامهها نوشتهام ... ربطی به نوشتههای دیگرم ندارد چون داستان این نوشتهها چیز دیگری است ... این اولین حق هر نویسندۀ دست به قلمی است که خودش انتخاب کند چه مطالبی را چاپ کند و چه مطالبی را چاپ نکند. اگر شما از آن دسته نویسندگانی هستید که از راه کسب مهارت نویسندگی، نوشتن برای روزنامهها، نوشتن مطلب برای رساندن آن به ضربالاجل و نه مطلبی برای همۀ ادوار، امرار معاش میکنید، دیگر کسی حق ندارد در لابلای نوشتههای ژورنالیستی شما کندوکاو کند و مطالبی را بیرون بکشد که از آنها بر ضد بهترین آثار غیرژورنالیستیتان استفاده کنید». چنین دیدگاهی در تمایز قائل شدن میان آثار داستانی و مطالب منتشرشده در روزنامهها توسط یک نویسنده، کاملاً منطقی است. با این وجود همینگوی در بیش از چهل سال نویسندگی دقیقاً از همان مطالب ژورنالیستی برای نوشتن داستانهای خود بهره میگرفت.
همینگوی در مقام گزارشگر و خبرنگار خارجی روزنامههای کانزاس سیتی (طی جنگ جهانی اول)، شیکاگو و تورنتو، در پاریس و در محافل نویسندگان خارجی، در خاور نزدیک، در اروپا همراه با دیپلماتها و سیاستمداران و در آلمان و اسپانیا همچون تکه اسفنجی که آب را جمع میکند، افراد و مکانهای بسیاری را تجربه کرده بود و این مطالب بعدها مبدل به موضوع داستانهای کوتاه و رمانهای او میشد.
در این کتاب 75 مقاله از مقالاتی که همینگوی برای روزنامهها و هفتهنامههای مختلف نوشته است، گردآوری شده است. 28 مقالۀ انتخابی در بخش اول این مجموعه که از میان 154 مقالۀ نوشته شده توسط همینگوی برای روزنامه و هفتهنامۀ تورنتواستار برگزیده شدهاند، نمایی از اولین و بهترین مقالاتی است که همینگوی برای تورنتو نوشته بود. آخرین مقالۀ بخش اول را همینگوی پس از کنارگذاشتن کار روزنامهنگاری و شروع داستاننویسی در پاریس نوشت. شاید بتوان گفت در دورانی که همینگوی در سال 1930، تقریباً ماهی یک نامه برای اسکوایر مینوشت ـ که قسمتی از بخش دوم این کتاب را شکل میدهد ـ او در اوج دوران کاری خود در مقام روزنامهنگار بود. از میان 31 مقالهای که همینگوی برای اسکوایر نوشته بود، هفده مقاله انتخاب شده و البته چهارده مقالۀ دیگر شامل شش اثر داستانی بود که در این مجموعه نمیگنجیدند.
گزارشهای ارسالی همینگوی به مطبوعات متحد آمریکای شمالی که برخی از میان 28 گزارش ارسالی او از اروپا و از جنگهای داخلی اسپانیا انتخاب شده است، از بازگشت همینگوی به کار روزنامهنگاری حرفهای خبر میدادند. در بخش سوم دو مقاله (از میان چهارده مقاله) که همینگوی برای «کن» مجلهای ضدفاشیست نوشته بود، انتخاب شده است. این مقالات نمونههای خوبی از مطالبی است که همینگوی تقریباً همیشه برای تکتک شمارههای مختلف این مجله مینوشت.
در قسمت چهارم هشت مقالهای انتخاب شده که همینگوی در سال 1941 برای روزنامۀ بدون آگهی «پیام» ـ که عمر کوتاهی نیز داشت ـ مینوشت. در این بخش شش گزارش نوشتهشده برای «کولیرز» نیز آورده شده است. همینگوی به عنوان سردبیر بخش اروپایی این مجله این گزارشها را در سال 1944 برای «کولیرز» نوشت. مقالههایی که به قول خودش فقط مینوشت تا او را از اروپا به آمریکا برنگردانند. گزارشهایی که همینگوی در مقام یک شاهد پخته حین سفر به مشرقزمین و شش ماه پیش از نبرد پرلهاربر برای «پیام» مینوشت بیانگر این نکته است که همینگوی نسبت به رویدادهای آینده آگاهی بسیاری داشت؛ زیرا در گزارشهای خود پیشبینی کرده بود که ژاپن به پایگاههای آمریکا و انگلیس در اقیانوس آرام حمله میکند و با این کار آمریکا را وادار به دخالت در جنگ خواهد کرد. همینگوی این نوشتهها را بعدها پس از بازگشت به نیویورک، بر اساس یادداشتهایی که از مشاهدات خود به ترتیب زمانی در هنگهنگ، رانگون و مانیل نوشته بود، به رشتۀ تحریر درآورد. هفت گزارش خبری همینگوی و مصاحبۀ رالف اینگرسول که همینگوی کار ویرایش آن را انجام داده بود، از نقطهنظر تحلیل نظامی شاهکارهای گزارشنویسی محسوب میشوند، اما این گزارشها به نوعی گزارشهای خبری جنگی قبلی که برای تورنتو استار، مطبوعات آمریکای شمالی و کولیرز نوشته بود، در تضاد هستند؛ چراکه در گزارشهای قبلی در عوض سیاست، همینگوی بیشتر بر مردم و مکانهای جنگزده تأکید داشت. هنگامی که همینگوی سرانجام بار دیگر به عنوان خبرنگار کولیرز به اروپا بازگشت، ماجراجوییهایش باعث شد مقامات نظامی او را به جرم شکستن مفاد کنوانسیون ژنو بازداشت کنند و مورد بازجویی قرار دهند. اما در مقام روزنامهنگار موفقیت بزرگ همینگوی در این بود که دومین مقالۀ او در کولیرز، با عنوان «لندن با رباتها میجنگد» در سال 1962 توسط لوییس ال اسنایدر ـ استاد تاریخ ـ به عنوان یکی از «بهترین شاهکارهای خبرنویسی جنگ» انتخاب شد.
برای بخش پایانی این کتاب نیز این مقالات انتخاب شده است: مقالهای دربارۀ ماهیگیری از مجلۀ هالیدی، مقالهای دربارۀ شکار از مجلۀ مخصوص مردان ترو، شرح حادثۀ سقوط هواپیما در سال 1954 در آفریقا ـ که نزدیک بود به کشته شدن همینگوی منجر شود ـ از زبان خود خود همینگوی که در مجلۀ لوک چاپ شد و چند مقالۀ دیگر دربارۀ خود همینگوی و آثارش که در سال 1956 به قلم خود او نوشته شدهاند.
کدخبر: 5989