نگاهی به میهمانی های رمضانه: سفره افطاری یا سفره افراطی!
روزهای ماه مبارک رمضان از راه رسید تا با نور معنویت خود قلوب ما را از زنگارها، ذهن ما را از بسیاری از عادات نادرست و روح ما را از این زنذان یکساله روزمرگیهای زندگی خلاص کند و به قلب و روح و زندگی ما چنان طراوت و حلاوت معنوی و الهی ببخشد که بین آمدن و رفتن این ماه در وجود ما اتفاق خوبی رخ داده باشد. اتفاقی به سادگی یک تغییر خوشایند.

کرج - امید بانوان؛ تیلدا حسینی؛ روزهای ماه مبارک رمضان از راه رسید تا با نور معنویت خود قلوب ما را از زنگارها، ذهن ما را از بسیاری از عادات نادرست و روح ما را از این زنذان یکساله روزمرگیهای زندگی خلاص کند و به قلب و روح و زندگی ما چنان طراوت و حلاوت معنوی و الهی ببخشد که بین آمدن و رفتن این ماه در وجود ما اتفاق خوبی رخ داده باشد. اتفاقی به سادگی یک تغییر خوشایند.
به رسم عادت دیرین و به سفارش موکد در دین مبارک اسلام، بسیاری از روزهداران در ماه رمضان اقدام به برپایی مراسم افطاری میکنند تا هم الفت و مودتی بین قلوب مؤمنین ایجاد یا تقویت شود و هم در صواب افطاری یک مؤمن شریک شوند.
اما چند سالی است که متاسفانه با تغییراتی که در سبک و سیاق زندگی ما رخ داد، تجملگرایی، چشم و همچشمی، ولخرجی و اسراف حتی به سفرههای معنوی افطاری ما نیز راه پیدا کرده است و کمتر سفره افطاری را میبینیم که در عین سادگی و سلامت غذایی برگزار شود. گویی وحی منزل شده که لیستی از انواع پیشغذا، سوپ، غذاهای سنگین و پرچرب و انواع دسر و نوشیدنی سر سفره افطار باشد، آن هم با این شرایط اقتصادی که جامعه ایران با آن روبروست.
از یک طرف تبلیغات نادرست از سفرههای رنگین افطاری که با نزدیکی به زمان اذان از شبکههای سراسری پخش میشود و از آن طرف انعکاس انواع عکسهای خبری که در سایتهای مختلف بارگذاری میشود که هر یک تراژدی غمیگینی از برگزاری سفرههای افطاری مجلل از سوی نهادها و ارگانهای دولتی را به رخ میکشد، به ما این نکته را متذکر میشود که جایی، راه را آنقدر اشتباه طی کردهایم که اینک فارغ از نگاه مظلومانه و پر عطش آن خانواده تنگدستی که با کمترین و کم کالریترین وعده سحری در این روزهای گرم و ساعات طولانی روزهدار هستند، همچنان به فخرفروشی خودخواهانه خود ادامه میدهیم.
به راستی مگر هدف از روزه و افطاری چیزی جز ساده زیستی و پرهیز از این همه غذاهای چرب و سنگین نبود؟ مگر قرار ما با جسم و روح مان این نبود که هم جسم ما با روزهداری کمی آسوده شود و هم روح ما با پرهیز کمی تقویت شود؟ پس چه شد آن همه قول و قراری که با خدای خود داشتیم که در این میهمانی و ضیافت الهی دلی را نرنجانیم، قلبی را جریحهدار نکنیم؟ وقتی در این خانههای آپارتمانی با دیوارهایی نازکتر از کاغذ که بوی انواع غذاها کل آپارتمان را دربرمیگیرد، نزدیک افطار اقدام به طبخ غداهای مختلف میکنیم، آیا به این موضوع هم فکر کردهایم که شاید دخترکی در این آپارتمان هست که امسال اولین روزهاش را میگیرد ولی پدرش در آن بضاعت مالی نیست که این همه غذاهای خوش طعم و خوش بویی که این چنین دل کوچکش را به هوس انداخته، برای او تهیه کند؟ آیا از خانواده یتیم طبقه بالایی، از حال و احوال خانه بغلی و شرایط او باخبر هستیم؟
این روزها تورم بیداد میکند، اوضاع اقتصادی مملکت در شرایطی است که واقعا برای بسیاری از خانوادهها طبخ بسیاری از غذاهای متداولی که ما در حجم بسیار زیاد میپزیم و اسراف میکنیم و بسیاری از آن را به راحتی دور میریزیم، چیزی شبیه رؤیا شده است.
کمی به حال و احوال اطرافیانمان هم نگاهی بیندازیم، شاید لازم باشد نه تنها در چیدمان سفره افطاری که در دعوت میهمانان هم کمی تجدید نظر کنیم، باور کنید مزه افطاری برای آن دستهای که مدتهاست مهمانی نرفتهاند یا مهمانیندادهاند، برای آنانی که سالهاست طعم خوب یک غذای رسمی میهمانی را نچشیدهاند، چیز دیگریست. سری به جاهای پرت و دورافتاده این شهر بزنیم و ببینیم چطور بوی یک پرس غذای گرم و مطبوع برای آن خانوادهای که قرار است دوباره با غذایی سرد افطار کنند، چه گواراست؟
این روزها در بسیاری از دستگاههای دولتی نیز رسم افطاری برای پرسنل برقرار است و با هماهنگی با رستورانهای مختلف سفره افطاری پهن میشود و دوستان کنار هم غذایی تناول میکنند و تا یک سال دیگر که آیا این سفره دوباره پهن شود یا خیر، از حال و روزگار یکدیگر بیخبر میمانند؛ غافل از این که شاید با تجدید نظر در نحوه برگزاری همین سفرههای افطاری گرهی از کار کارمندی باز شود که صواب آن با چندین سفره افطاری مجللتر از این نیز برابری نکند.
چه خوبست این روزها به جای این سفرههای شاهانه که شرش بیشتر از خیرش شده است، کمی هم سفرههای افطاری برپا کنیم نه سفرههای افراطی! چه کسی میداند شاید سر سفره افطاری ساده ما که با نیت خیر، برای رضایت خداوند و برای مستمندان این شهر پهن کردیم، مولایی نشست که این روزها بیستر از روزهای دیگر به احوال امت جدش غصه میخورد و شاید که دعای خیر مستمندان و آمین حضرت در همین سفرههای بیتکلف برکتی را به رزق و زندگی ما بخشید.
کدخبر: 64
روزنامهنگار: تیلدا حسینی