سه‌شنبه، 12 مرداد 1400 - 10:11

قصه‌هایی که می‌چسبند

کتاب قصه‌هایی که می‌چسبند نوشته کیندرا هال است و به شما یاد می‌دهد چطور قصه‌سرایی مشتریان را افسون می‌کند، بر مخاطب اثر می‌گذارد و کسب‌وکارتان را متحول می‌کند.

کتاب خوب- امیدبانوان؛ داستان‌سرایی نوعی هنر است که امروزه میان بلوک‌های کد، نکته‌گزینی‌های قطعات صوتی و نوشته‌های پر از کلمات مد روز گم شده است. این اتفاق تأسف‌برانگیزی است، چون از زمانی که پدیدهٔ زبان به وجود آمد، قصه راه ارتباط‌مان با یکدیگر بوده است. در قصه‌هایی که می‌چسبند، کیندرا هال، به‌زیبایی، دلیلش برای ترویج قصه‌سرایی را با بهترین روش خلق آن به هم می‌بافد. پندی که صاحبان و تأثیرگذاران هر کسب‌وکاری باید درک کنند.

قصه‌سرایی مهارت مهمی در کسب‌وکار است، داده‌ها را متقاعدکننده‌تر و ارتباط را کارآمدتر می‌کند. کیندرا هال، در کتاب خود، قصه‌سرایی را برای همه آسان کرده است. مجبور نیستید نویسنده‌ای عالی باشید تا قصه‌هایی فوق‌العاده تعریف کنید؛ فقط باید بدانید چطور قصه‌هایی بگویید که می‌چسبند.

 

بخشی از کتاب قصه هایی که می چسبند

تا این لحظه یک چیز برایم روشن شده است: همسرم ربوده شده و شخص دیگری به جایش نشسته است. شخصی فرازمینی که خریدار عطر است. آن هم عطری که، باید تأکید کنم، مایکل حتی بو نکرده است.

گرچه در حقیقت می‌توانم درک کنم. اتفاقی که در آن فروشگاه اسلوونیایی برای مایکل افتاد هیچ ربطی به فرازمینی‌ها ندارد. در واقع، پاسخ او به تلاش‌های فروشنده انسانی‌ترین اتفاقی بود که می‌توانست بیفتد. چون قوی‌تر از میل انسان به بسته نگه‌داشتن کیف پولش...

جذاب‌تر از خود جی‌اف‌کی...

قدرت مقاومت‌ناپذیر قصه‌هاست. داستانی که در موقعیتی درست و به شکلی بی‌نقص نقل شود، می‌تواند آدم را به مکانی آن سوی علاقه‌مندی ببرد، از کنار توجه‌کردن بگذراند و به حالت شیفتگی تمام‌عیار برساند؛ مثل توصیف «خیره‌کننده و چشم‌گیر» یا اوقاتی که پیش می‌آید بگوییم: «ای وای خروجی رو رد کردم.» در این لحظات داستان‌ها، ما، همچون همسرم در عصر آن روز، چنان به تصرف درمی‌آییم که تقریباً فراتر از اختیارمان به‌نظر می‌رسد.

این حس دلیلی دارد. چنان‌که خواهیم دید، وقتی پای داستانی عالی وسط می‌آید، واقعاً نمی‌توانیم جلوی خودمان را بگیریم. از لحظه‌ای که فروشندهٔ فروشگاه شروع به تعریف‌کردن داستان ایت اند باب کرد، تغییری در ما رخ داد؛ تغییری در درک و امیال‌مان.

این همان تغییری است که بسیاری از ما به دنبالش هستیم. تغییری که یک قصه می‌تواند ایجاد کند، بسیار فراتر از یک شیشه عطر است و تأثیر بسزایی بر کسب‌وکارها دارد. قصه مشتری را به نوکیش، کارمند را به کشیش و عضو هیئت رئیسه را به رهبر بدل می‌کند. قصه طبیعت و اثر بازاریابی را عوض می‌کند و شاید از همه مهم‌تر می‌تواند نحوهٔ نگرش ما به خودمان را تغییر دهد.

چگونگی به وقوع پیوستن این تغییر و اینکه چطور می‌توان با مهارت قدرت قصه‌سرایی آن تغییر را ایجاد کرد موضوع این کتاب است.

تقدیر این بود که آن شب تنها شیشهٔ ایت اند باب بوتیک، همان نمونه‌ای باشد که در قفسه دیدیم. یعنی اصلاً نمی‌توانستیم آن را بخریم. از آنجا که فروشنده از تعریف‌کردن داستان برای ما هیجان‌زده بود، فراموش کرد ببیند اصلاً از آن عطر موجود داشت یا نه. اما ناتوانی ما در بردن شیشهٔ عطر به خانه به هیچ وجه اشتیاق مایکل را سرکوب نکرد. در حقیقت، آن را بیشتر تحریک کرد. 

 

کدخبر: 5946


السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
اللهم عجل لولیک الفرج
امید بانوان
System Advertise